فردا از آن ماست (موج سوم )
چند ماهی است در صدا سیما / آمده طنز پرطرفداری در حقیقت سیاسی و کمدی / گریه دار است و خنده بازاری جای اسم و مقام و حرف رکیک / بین برنامه بوق باب شده جای لفظ فلان فلان قدیم / بوق ممتد ولی حساب شده اگر اهل سیاست و ذوقی / من هم امروز حرف ها دارم و چه خوب است در سخن جای / بعضی الفاظ بوق بگذارم آی آقای بوق خالی بند / بوق ها را نریختی به حساب بوق سهم عدالتت پس کو / مسکن بوق بی حساب و کتاب همه بی کار و داده ای به یکی / چند پست کلیدی اهدائی بزن از حلق مردم مظلوم / بده بوقندیار بوقائی مانده ام بوق از کجا آمد / روی فرمان چرخ تو جا شد مثل دوران بوق در بر تو / بوق پیدا شد و "هویدا" شد دوستم با تو گفت از در لطف / درد خود با خلوص درمان کن بوق بیرون فتاده ات دیدند / زشتی بوق خویش پنهان کن طفلکی حرف بد نگفته به تو / اصلا این حرف را بزن تو به من من اگر با تو حرف بوق زدم / بوق من را خودت بیا بشکن یاد داری که بوق قبل از تو / بوق ها را شنید و کرد انکار بس که هشدار را ندیده گرفت / منحرف شد ز راه و زد به چنار شطّ رنج است ضربه ی حداد / بعد هر ضربه کیش و مات حدید مرد باید که حرف حق بزند / هرکه عاش سعید مات سعید محمود کریمی محمدمهدی سیار، شاعر جوان و خوشنام حزب اللهی دیروز در وبلاگ شخصی خود شعری را منتشر کرده که درددل و زبان حال بسیاری از دلدادگان انقلاب و نظام است پس از آنکه به گفته کروبی و موسیوی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تقلب صورت گرفت، اخیرا تقلبی گسترده نیز در انتخاب فرد برنده جایزه صلح نوبل نیز صورت گرفت. اگر جوات هستید، اگرآخرین مطلبی که مطالعه کرده اید تصمیم کبری بوده است، اگر قدرت تحلیل شما در حد پت و مت است ،اگر فرق اگزستانیالیسم و هویج را نمی دانید، نگران نباشید بسته های آموزشی " روشنفکری در 5 دقیقه " به بازارآمد! آخرالامر بر اساس پژوهش های «جنین شناسی تاریخی» که از ناحیه هواداران یگانه انحصارگر رنگ سبز؛ آخرین سامورایی دانا به اسرار «چیز»! مهندس میرحسین موسوی فاش شد، که اداره «ثبت احوال و تنظیم سجل» دستگاه رضاخان میرپنج در اقدامی ضد حقوق بشر و متضاد با دموکراسی در ثبت تاریخ تولد میرحسین تقلب کرده است. از حلقه هایمان به در افتاد رازها نقاد باشی آبیبی که این روز ها با هر جلسه دادگاه فشارشون چند درجه بالا می ره و صفرا و بلغم خونشان به رخسارشان می زنه، کنترل خود را خفن از دست دادن. جوری که مطالبی عجیب و غریب در جدال با آقا جان بر زبان می آرن. نمونه آن امروزوقتی آقا جان گفتند واقعا خجالت داره. شرم داره. خیلی باید آدم بی حیا باشه که این طور میون روز روشن از کیسه ملت برداره و به زخم دروغ و دغل و آشوبگری بزنه. یکم- معمر قذافی رهبر بدون گارانتی لیبی در مجمع امم متحده چنان خطابه ای کرد که اگر نبود شیرین عقلی او، تا حالا بعد از نصرالله و احمدی نجاد سومین درجه محبوبیت را در میان اعراب حایز می شد؛ لیکن بسکه مشت کوبید بر این میز خطابه عنقریب بود دو نیم شود. مشارالیه شاکله شورای امنیت را تروریستی شمرده، ابن لادن را نه عراقی و افغانی که سعودی خوانده؛ به سر تا پای سازمان امم متحده رطوبت عنایت نمود و کتاب قانون آن را به جانب بانکیمون پرتاب کرد تا بی قیمتی و فقدان ضمانت آن را فریاد کرده باشد؛ لیکن از آنطرف اعدام همتای معدوم عراقی اش را محکوم و از طالبان حمایت نمود؛ به همین جهت است که عرض شد شخصیت بیقاعده ای دارد. یاد آنجا افتادم که در اجلاس سران اعراب بادیه، ضمن یک توهم علیحده، خود را سلطان سلاطین عرب خوانده؛ یحتمل بعد از آن اجلاس هم با سران حزب سبز لجنی ایران ملاقات نموده؛ ویروس خانمان برانداز توهم را طی یک ماچ عربی به اینان منتقل کرده باشد؛ شفاهم الله جمیعاً. باسلام و تحیات، احتراماً به استحضار میرسد که شخصی به نام محمود در یک مناظره تلویزیونی، همه ما را پشتبند هم ردیف کرده. نامبرده که دیکتاتور است، به ما تهمت زده و ما را تلویحاً متهم به دزدی کرده، این در حالی است که در لغت، میان دزدی، سرقت و اختلاس تفاوتهای عدیدهای وجود دارد و یک چیز دیگر؛
طبقه بندی: احمدی نژاد طنز شعر کریمی حاج محمود
ادامه مطلب
با قیل وقال بی ثمر عشقبازها
By Ashoora.ir & Night Skin