سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























فردا از آن ماست (موج سوم )

نقاد باشی

آبی‌بی که این روز ها با هر جلسه دادگاه فشارشون چند درجه بالا می ره و صفرا و بلغم خونشان به رخسارشان می زنه، کنترل خود را خفن از دست دادن. جوری که مطالبی عجیب و غریب در جدال با آقا جان بر زبان می آرن. نمونه آن امروزوقتی آقا جان گفتند واقعا خجالت داره. شرم داره. خیلی باید آدم بی حیا باشه که این طور میون روز روشن از کیسه ملت برداره و به زخم دروغ و دغل و آشوبگری بزنه.

آبی‌بی که بد جوری از این حرف ها کپ کرده بودند، وقتی دیدند آقا جان پشت سر هم دارند کد دزدی و رشوه و چه می دونم اغتشاش به پا کردن می دن، برای این که کم نیارن، گفتند حالا که بنا بر گفتنه، پس اجازه بدید ما هم بگیم!

اگه دار و دسته ما بر خلاف قانون پول دزدین، شما چی می گید که بر خلاف قانون، چند ساعت از وقت کاری ملت را زده اید تا به عبادت ماه رمضونشون بپردازن، این به اون در. ضمناً اگه ما بر خلاف قانون پول گرفته ایم، شما هم عوضش به ملت پول داده اید؟ با چه مجوزی پول ملت را برداشتین بین مردم تقسیم کردین؟

آقا جان که از این حرف ها مات مونده بودند، گفتند آبی‌بی اصلاً می فهمی داری چه می گی؟ خوب معلومه ما پول ملت را به ملت دادیم برای خودمان که بر نداشتیم، صرف تبلیغ خودمون که نکردیم.

آبی‌بی: بالاخره برداشتید که. می خواستید چشمتان چار تا به ملت ندید! اصلاً برا چی پول ملت را به ملت دادید؟ مگر شما قیم ملت هستید؟ چه جوری بگیم ملت قیم نمی خواد!

آقا جان: به ملت دادیم تا امثال شما آن را بر ندارن هپلی هپو کنند.

آبی‌بی: حالا این هیچی! اگر خیلی راست می گید، بگید به چه مناسبت خانم ها را می خواهید وارد کابینه کنید؟ به چه مناسبت قبل از این که اسم وزرا را به مجلس اعلام کنید، با مردم در میون گذاشتید؟

اقا جان: مگر نماینده ها وکیل همین مردم نیستند؟ آبی‌بی گفتند: خوب که چی؟ باشند!

آقا جان: خوب اگر کسی اسم وزرا را قبل از وکلا به موکلین آن ها بگه، جرم کرده؟ وقتی آب باشه کی تیمم می کنه آبی‌بی خانم؟

آبی‌بی: واه واه! نمی خواد سفسطه کنی! این قدر مردم، مردم کردید که از هر چه مردمه داره حالم به هم می خوره!

آقا جان: حالا فهمیدم موضوع چیه؟ ظاهراً مشکل شما با مردمه؟

آبی‌بی: خوب معلومه که با مردمه. مردم اگه ... داشتن که به امثال شما ها رأی نمی دادن. اگه ... داشتن که امثال شما ها را نماینده خودشون نمی کردن...

آبی‌بی این ها رابلند بلند گفتند و ادامه دادند: خوب آقا جان جوابم را ندادی؟ شما که ادعا می کنی ما در انتخابات از پول بیت المال برداشتیم به زخم تبلیغات زدیم، لطفاً بگید شما چرا ساعت کاری را در ماه مبارک رمضان کم کردید؟ اگه دزدی ما قانون شکنیه، این هم قانون شکنیه! قانون قانونه! چه فرقی می کنه؟!

آقا جان گفتند: به فرض که ما بر خلاف قانون ساعت کاری را کم کرده باشیم، آیا کسی که بنده خدایی را زیر می گیره، با کسی که از چراغ قرمز رد میشه، یک حکم داره؟

آبی‌بی که ظاهراً کم آورده بودند، دوباره انگشت را کردند تو جفت گوشاشون و شروع کردن به جیغ زدن. جیغ می کشیدند و فریاد می زدند:
چرا ساعت اداری را کم کردین، قانون شکنای بی قانون؟ چرا ساعت اداری را کم کردین، قانون شکنا! قانون شکنا! اون وقت به ما می گید دزدی کردیم و قانون شکستیم. پس خودتون چی؟ ساعت کار اداری را ... اگه ما دزدی کردیم، شما هم ساعت اداری را کم کردین! این به اون در!



نوشته شده در سه شنبه 88 مهر 14ساعت ساعت 8:39 صبح توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: طنز سیاسی

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin