سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























فردا از آن ماست (موج سوم )

تصویر نامه ای که جلیلی در مناظره به آن اشاره کرد
معین در نامه ای به خاتمی خواستار برخورد با دانشجویان انجمن مستقل شده بود!!
بدون عکس

معین در نامه ای به خاتمی خواستار برخورد با دانشجویان انجمن مستقل شده بود!!



نوشته شده در جمعه 92 خرداد 17ساعت ساعت 8:32 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: نامه معین خاتمی دانشجویان برخورد دکتر جلیلی مناظره سیاسی

 چرا تندروهای مجلس ششم رد صلاحیت شدند؟

 4. در ادامه فیلم روای می گوید: "نماینده هایی که در برابر رهبر مقاومت می کنند، اجازه شرکت در انتخابات بعدی را ندارند. اینجا استعفای دسته جمعی مجلس نمایگان ششم در اعراتض به رد صلاحیت شان توسط شورای نگهبان."

 پاسخ به این ادعای بی بی سی نیز بسیار ساده است، زیرا طبق اصل 67 قانون اساسی نمایندگان مجلس سوگند یاد می کنند پاسدار حریم اسلام و انقلاب اسلامی باشند و در راه اعتلای استقلال و اعتلای کشور تلاش کنند.

  با این اوصاف باید از معترضین به رد صلاحیت تندروهای مجلس ششم پرسید، افراد مذکور چرا نباید رد صلاحیت می شدند؟ و در حالی که این عده یکی از اصول مسلم قانون اساسی را نقض کردند و عملکردشان در طی 4 سال مجلس بگونه ای بود که به کرات، رسانه ها و چهره های شاخص ضدانقلاب از آنها تمجید نمودند، آیا تایید صلاحیت این افراد جز به معنای قانون گریزی بود؟

 و در تایید این اقدام شجاعانه و تاریخی شورای نگهبان، تنها کافی است نگاهی به عملکرد بعد از پایان دوره نمایندگی برخی از نمایندگان رد صلاحیت شده مجلس ششم داشته باشیم که با فرار از کشور، مصاحبه های متعددی را علیه نظام جمهوری اسلامی در رسانه های ضدانقلاب انجام دادند؛ از جمله فاطمه حقیقت جو، علی اکبر موسوی خوئینی، علی مزروعی و ...

 لذا این افراد در عمل نشان دادند در حالی که روزگاری از پول بیت المال و جمهوری اسلامی ارتزاق می کردند، چقدر راحت به خارج از کشور فرار کرده و علیه همان نظامی که قبلا حقوق خود را از آن دریافت می کردند، اقدام نمودند. آیا چنین افرادی شایستگی نمایندگی مردم در مجلس را داشتند؟

 وقتی هتاک به ملت، مدافع حقوق ملت می شود!

 5. یکی از قسمت های جالب توجه این فیلم که بیش از هر چیز به "طنز" شباهت دارد، پخش سخنان علی مزروعی در مجلس ششم است که می گوید: "مجلس شورای اسلامی زمانی می تواند حافظ دستاورهای انقلاب، مدافع حقوق و منافع مردم، ضامن استقلال و عزت و اعتلای کشور و ..."

 این در حالی است که هنوز حافظه تاریخی ملت، اهانت فراموش ناشدنی علی مزروعی درباره مردم را به یاد دارد که در همان دوره نمایندگی اش، با تحقیر ملت گفته بود: "اگر در ایران مرگ موش هم بدهند عده ای قابلمه بدست برای گرفتن آن صف خواهند کشید!"

 بازخوانی وقایع کوی دانشگاه تهران و طفره رفتن خاتمی از مناظره با فرهاد نظری در تلوزیون

 6. در ادامه فیلم، صحنه هایی از آشوب های مروبط به حوادث 18 تیر ماه نشان داده می شود و بی بی سی قصد دارد تا به مخاطب چنین القا کند که گویا ماجرای کوی دانشگاه با رد صلاحیت نمایندگان مجلس ششم ارتباطی داشته است! در حالی که طبق روند تاریخی که این فیلم دارد، ماجرای 18 تیر مربوط به سال 78 بوده و اعتراض تندروهای مجلس ششم نسبت به رد صلاحیت شان، به 4 سال بعد و زمستان 1382 باز می گردد!

 اما در عین حال بازخوانی وقایع 18 تیر خالی از لطف نیست:

 مجلس پنجم در اوائل سال سوم دوره فعالیت خود، با علم به این واقعیت که بخش مهمی از ناهنجاری ها ناشی از نقاط ضعف و وجود نواقص فراوان در قانون مطبوعات مصوب 1364 است، تصمیم به اصلاح آن گرفت که این تصمیم به بهانه تحدید آزادی مطبوعات، با مخالفت مهاجرانی وزیر ارشاد وقت، به عنوان موضع رسمی دولت اصلاحات روبرو شد.

 در همین راستا، مطبوعات زنجیره ای نیز با به راه انداختن هیاهو و جنجال، سعی در وادار نمودن مجلس به عقب نشینی از تصمیم خود داشتند و روزنامه سلام در اقدامی غیرقانونی دست به انتشار یک خبر کاملاً سری و محرمانه به نقل از یکی از مقامات ارشد وزارت اطلاعات زد که این امر بر شدت التهابات سیاسی در کشور افزود.

 این روزنامه، یک روز قبل از به بحث گذاشته شدن «طرح اصلاحیه قانون مطبوعات» در مجلس، در تاریخ 15 تیر 1378 نامه ای کاملاً سرّی و طبقه بندی شده را منتشر کرد که در آن از طرح اصلاح قانون مطبوعات و ارتباط آن با سعید امامی (اسلامی)، سخن به میان آمده بود. این روزنامه در تیتر نخست خود نوشته بود: «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است»

در پی این اقدام، وزارت اطلاعات دولت اصلاحات شکایتی را علیه روزنامه اصلاح طلب سلام تنظیم و آن را تسلیم قوه قضاییه نمود، تا قوه قضاییه عاملین این اقدام غیر قانونی را مورد پیگرد و مجازات قرار دهد.

 دادگاه ویژه روحانیت نیز در پی این شکایت، روزنامه سلام را به جرم انتشار اسناد طبقه بندی شده توقیف نمود. البته در همان روز وزارت اطلاعات در پی فشارهای سیاسی تعدادی از اصلاح طلبان، ناچار به پس گرفتن شکایت خود شد ولی هیچگاه محرمانه بودن این نامه را انکار نکرد، بلکه یونسی وزیر اطلاعات وقت، بارها پس از آن ماجرا بر محرمانه بودن نامه تأکید کرد. وی چند ماه پس از انتشار نامه و توقیف روزنامه سلام، در مصاحبه ای تصریح کرد: "نامه، مربوط به سعید امامی نبوده بلکه از حوزه‌ مشاورین وزیر، خطاب به وزیر ارسال شده و موضوع نامه نیز مربوط به اصلاح قانون مطبوعات نیست" بنا به گفته‌ وزیر اطلاعات وقت، روزنامه‌ سلام با حذف صدر و ذیل نامه صرفاً استفاده‌ جناحی و سیاسی نموده است. (روزنامه‌ کیهان، 1378.4.16)

یونسی چندی بعد نیز در جمع خبرنگاران این اقدام را سرقت اطلاعات خواند و گفت: «سندی که روزنامه سلام چاپ کرد، در حقیقت یک نوع سرقت بود که نباید چنین کاری صورت می گرفت»  (روزنامه‌ بیان، 1379.2.22)

بعد از این اتفاق، کوی دانشگاه تهران که مدت ها در اثر تحریکات عوامل افراطی، خصوصاً گروهک نهضت آزادی و نیز اتفاقات سیاسی پیاپی در تب و تاب به سر می برد، پس از توقیف روزنامه سلام و با انگیزه مخالفت با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات، در شامگاه هفدهم تیرماه به صحنه تجمع های اعتراض آمیز و درگیری های خشونت بار تبدیل گردید. دفتر تحکیم وحدت در روز پنجشنبه 17 تیر 1378 بنا بر گزارش کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی، یک میتینگ اعتراض آمیز را در دانشگاه تهران برگزار می کند. پس از آن واقعه در ساعت 45/22 دقیقه حدود 150 نفر از دانشجویان اقدام به راهپیمایی غیر قانونی کرده و سپس با تحریکات عده ای از عناصر افراطی از کوی دانشگاه خارج می شوند و با سر دادن شعارهایی تند اعتراض خود را ابراز می دارند.

در همین حال با ملحق شدن تعدادی از عناصر ضد انقلاب و فرصت طلب در خیابان های اطراف دانشگاه، فضا برای اعمال خرابکارانه و ضربه زدن به اموال عمومی و خصوصی و اهانت و هتاکی علیه مسئولین بلند پایه نظام فراهم می شود.

پلیس نیز پس از تشدید اوضاع، با دریافت مجوز از وزیر کشور، مبنی بر لزوم برخورد با تحرکات غیر قانونی از جمله راهپیمایی های بدون مجوز دانشجویان که به بروز آشوب انجامید وارد عمل می شود که با مقاومت اغتشاشگران روبرو می گردد. با تشدید درگیری ها و آشوب ها پلیس ضد شورش برای دستگیری تعدادی از آشوبگران و آزادی سه نفر از پرسنل خود که توسط دانشجویان به گروگان گرفته شده بودند، وارد محوطه کوی دانشگاه می شوند که این امر بر دامنه فاجعه می افزاید و ماجرا را پیچیده تر می سازد.

از هجدهم تیر ماه 78 به بعد، اتفاقاتی رخ داد که کاملاً از تصمیم و عزم جدی عاملان آن برای براندازی نظام جمهوری اسلامی حکایت می کرد. در ادامه خط تشنج و خشونت که در کوی دانشگاه کلید خورده بود، عده ای اوباش با عنوان جعلی دانشجو و به بهانه ی حمایت از جنبش دانشجویی و انتقام و پس گرفتن خون شهدای دروغین این حادثه، دست به آشوبی فراگیر در سطح شهر زدند.

سردار فرهاد نظری فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران بزرگ، در کتاب خود، «برای تاریخ» در این باره می نویسد: "با توجه به گستردگی آشوب و شورش در حساس ترین مناطق پایتخت در 18 تیر 1378 دستور هرگونه برخورد با تظاهر کنندگان و آشوبگران از سوی موسوی لاری وزیر کشور ابلاغ گردید و 48 ساعت به طول انجامید. در این مدت آشوبگران و اراذل و اوباش نقابدار تحت حمایت بعضی از مدعیان اصلاحات، آزادانه هر کاری که دلشان می خواست انجام دادند از قبیل: دایر کردن پست های ایست و بازرسی، خلع سلاح بعضی از مأمورین گشت های انتظامی، ضرب و شتم و مجروح ساختن بسیاری از مردم و پرسنل شریف نیروی انتظامی و ..."

خیابان جلال آل احمد، کارگر شمالی، میدان ولی عصر، خیابان فلسطین و بلوار کشاورز از جمله میادین درگیری و خشونت های خیابانی بودند، آشوب و شورش در حساس ترین مناطق شهر در جریان بود و لحظه به لحظه بر گستره آن افزوده می شد. آشوبگران در حالی که مجهز به پیشرفته ترین سیستم های ارتباطی، حتی بی سیم های سازمانی (بعدها تعدادی از بی سیم های متعلق به وزارت کشور در میان آنها یافت شد) بودند، آشوب را به هر نقطه ای از این شهر بزرگ که می خواستند می کشاندند.

در این میان اما باز هم نقش روزنامه های زنجیره ای و برخی چهره های اصلاح طلب در برافروختن نا آرامی ها در کشور مشهود بود.

روزنامه صبح امروز زیر نظر سعید حجاریان، عضو تاثیرگذار حزب مشارکت در تاریخ 20/4/78 نوشت: «قتل حداقل 2 دانشجو در حمله نیروی نظامی به خوابگاه قطعی است» این روزنامه در تاریخ 19/4/78 نیز نوشته بود: «برخوردهای خشونت آمیز لاجرم واکنش‌های خشن نیز در پی خواهند داشت و در نهایت جو جامعه به ناآرامی و التهاب کشیده خواهد شد و اعمال خشونت علیه دانشجویان آن هم در حریم دانشگاه از یک سو جنبش دانشجویی را به اتخاذ شیوه‌هایی وادار می‌کند که موجب گسترش فضای خشن در بخش‌های دیگر جامعه می‌شود و از سوی دیگر راه را برای فرصت طلبانی باز می‌کند که از آب گل آلود خشونت و ناامنی، ماهی‌های دلخواه خود را می‌گیرند.»

و در این میان یکی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، در تجمع مقابل درب اصلی دانشگاه اعلام کرده بود: «اجساد شهدای دانشجو باید به ما تحویل داده شوند و دولت باید امنیت تشییع جنازه باشکوه آنها را که ما برگزار می کنیم تضمین کند» اما به تصریح گزارش کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی، فردی در حادثه کوی دانشگاه کشته نشده بود.

از طرف دیگر موسوی لاری و مصطفی معین وزرای کشور و علوم نیز به دانشجویان کوی ملحق شدند اما تجمع‌کنندگان به موسوی لاری حمله‌ور شدند، در این میان بعضی فعالان سیاسی از جمله فائزه هاشمی، مجید انصاری و فاطمه کروبی هم در مقاطعی در جمع دانشجویان حاضر گشتند.

اما همه اینها در حالی بود که شواهد فروانی حتی قبل از آغاز تشنجات وجود داشت که غائله 18 تیر، برنامه ای حساب شده جهت بحران سازی ومظلوم نمایی افراطیون است. پنج روز قبل از سناریوی کوی دانشگاه، روزنامه‌ صبح امروز، وابسته به حزب مشارکت، پا را از تهدیدات تلویحی فراتر گذاشته بود و در یادداشت روز 13 تیر 1378 خود، مسئولان را به ایجاد شورش و آشوب تهدید کرده و یادآور شده بود که «اگر طرح تصویب گردد، اغتشاش ایجاد می‌شود» و روزنامه‌ نشاط، جریده‌ دیگر حزب مشارکت نیز به این شکل تهدید به خشونت کرده بود: «صاحب‌نظران بر این باورند که ورود به قلعه‌ فتح شده‌ چپ‌گرایان، یک ریسک خطرناک برای محافظه‌کاران است ... ناظران پیش‌بینی می‌کنند که طی روزهای آینده‌ دفتر تحکیم وحدت و بدنه‌ اجتماعی مدافع جناح چپ وارد صحنه شوند» (روزنامه نشاط، 1378.4.17)

 محمد قوچانی، نویسنده‌ روزنامه‌های زنجیره‌ای نیز چند روز پس از توقیف سلام، گفت که قرار بود روزنامه‌ صبح امروز نامه‌ منتسب به سعید امامی را به چاپ برساند اما سعید حجاریان با زیرکی این دام را فقط برای روزنامه‌ سلام پهن کرد: «موسوی‌خوئینی‌ها با انتخاب تیتر روز سه‌شنبه خود کوشید، یکبار دیگر از کارآیی سوابق خود در ایجاد حاشیه‌ امنیتی برای روزنامه‌اش مطمئن شود... (موسوی‌خوئینی‌ها) کوشید به یک ریسک بسیار خطرناک دست بزند، خطر این ریسک به اندازه‌ای بود که حتی سعید حجاریان نیز صلاح را در آن دانست که چنین بازی خطرناکی را به موسوی‌خوئینی‌ها بسپارد.»  (روزنامه‌ نشاط، 1378.4.19)

در نهایت پس از گذشت چند روز از آغاز این آشوب ها، مقام معظم رهبری در پیامی مهم خطاب به ملت ایران خواستار حفظ هوشیاری و آمادگی لازم برای فرو خواباندن این فتنه بزرگ شدند.

معظم له در قسمتی از این پیام که در تاریخ 22 تیر 1378 صادر شده بود، فرمودند: «دو روز است که جمعی از اشرار با کمک و همراهی برخی از گروهک های سیاسی ورشکسته و با تشویق و پشتیبانی دشمنان خارجی در سطح تهران به فساد و تخریب اموال و ارعاب و عربده جویی پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شده اند. دشمنان زبون و حقیر اسلام و انقلاب گمان کرده اند، انقلاب و مردم مؤمن و انقلابی به آنان اجازه خواهند داد که با فتنه انگیزی خود راه سلطه آمریکای جنایتکار را بر میهن عزیز ما هموار کنند. گروهک های وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود، گمان کرده اند مردم ایران از اسلام و انقلاب، دست برداشته اند و به خیال باطل خود می خواهند از انقلاب اسلامی انتقام بگیرند. ولی غافل از این که ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد و نظام مقتدر اسلامی، آنان را به شدت منکوب خواهد کرد. به مسئولان در دولت و به خصوص مسئولین امنیت عمومی تاکید شده است که با درایت و قدرت، عناصر مفسد و محارب را در جای خود بنشانند و بی شک کسانی که چشم به فتنه انگیزی های این روسیاهان دوخته اند، مأیوس خواهند شد. ملت بزرگ ایران مخصوصاً جوانان عزیز باید در کمال هوشیاری مراقب حرکات دشمن باشند و به طور کامل با مأموران، همکاری کنند و عرصه را بر عناصر مزدور و خود فروخته دشمن، تنگ نمایند و به خصوص فرزندان بسیجی ام باید آمادگی های لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه ای که حضور آنان در آن لازم است، دشمنان زبون را مرعوب و منکوب سازند»

8 سال پس از این ماجرا و در 22 تیرماه 1386، سردار نظری در گفتگویی که خبرگزاری مهر آن را منتشر کرد، ضمن طرح انتقادات شدید نسبت به دولت اصلاحات در این زمینه، رسما تقاضای برگزاری مناظره با سید محمد خاتمی و یا دیگر مسئولین ارشد دولتی آن دوره را در رسانه ملی مطرح نمود. تقاضایی که تا کنون از سوی خاتمی بدون پاسخ مانده است. نظری در بخشی از این مصاحبه اعلام داشت: "با کمال تاسف آقای خاتمی نه تنها در برابر قانون پاسخگوی عملکرد خود نبود، بلکه حتی برای تحقق بخشیدن به شعار گفتگوی تمدن ها و پایبندی به گفتمانی که خود مطرح کرده بود قدمی پیش نگذاشت و اکنون نیز از حضور در کمیسیون اصل نود مجلس یا مجامع عمومی برای مناظره در جهت تنویر افکار عمومی خودداری می کند." 

در همین زمینه 10 سال بعد، سرلشگر رحیم صفوی در دی ماه 88 در گفتگو با هفته نامه پنجره اظهارات مهمی را بیان داشت: "برخی از عناصری که در دولت و مجلس اصلاحات بوده‎اند از ماجرای 18 تیرماه حمایت می‎کردند از این اغتشاش‎گران به‎طور خاص عناصری در وزارت کشور و وزارت علوم افرادی بودند که نمی‎خواهم اسم آنان را ببرم حتی در آن زمان آن‎ها حمله به‎سمت بیت رهبری را نیز مطرح کردند و ما پیغامی برای آن‎ها دادیم که خیلی شکننده بود. به هر جهت برای بنده به‎عنوان فرمانده کل سپاه براساس اطلاعاتی که داشتیم برخی از مسئولین دولتی در آن زمان حامی اغتشاش بودند."

 وی ادامه می دهد: "پایین‎تر از خطی که ما تعیین کرده بودیم نیامدند و تقریبا پنج یا شش روز بود که از فتنه 18 تیر می‎گذشت و ما در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که دکتر حسن روحانی دبیری آن را برعهده داشت اظهار داشتیم که نیروی انتظامی دیگر خسته شده و نمی‎تواند ادامه دهد‏، چون پنج، شش روز است که آن‎ها تهران را به آتش کشیده‎اند و باید دیگر سپاه پاسداران و بسیج وارد عرصه شوند که وزیر کشور وقت مخالفت میکرد. این در صورتی بود که امنیت تهران برعهده سپاه پاسداران است و حتی گفت‎وگوی تندی هم بین اینجانب و وزیر کشور صورت گرفت که در نهایت با مصوبه حضرت آقا سپاه و بسیج وارد عرصه شد و بدون تیراندازی و تلفات انسانی ظرف چند ساعت ماجرا را تمام کرد. در خاطرم هست که بعضی از استان‎ها در اعتراض به فتنه ضدانقلاب قصد راهپیمایی داشتند که وزیر کشور وقت به استانداری‎ها دستور داده بود که اجازه راهپیمایی صادر نشود. ولیکن بعدا این راهپیمایی عظیم برگزار شد."

آیا مجتبی خامنه ای از احمدی نژاد حمایت کرد؟

7. در بخش دیگری از فیلم، انتخابات 1384 و رای آوردن محمود احمدی نژاد به تصویر کشیده می شود.

راوی می گوید: "مردی که مخالفانش می گویند نظامیان سکوی پرتاب او به قدرت بوده اند. احمدی نژاد کاندیدای اول محافظه کاران نبود اما ستاره اقبالش ناگهان اوج گرفت، هنگامی که خبر رسید پسر آیت الله خامنه ای از او حمایت کرده؛ مجتبی خامنه ای ... مخالفانش می گویند او این مرد را دو بار به قدرت رسانده."

نکته اول پیرامون این بخش از فیلم آنجاست که هر فردی با حداقل اطلاعات سیاسی، به خوبی می داند که سکوی پرتاب احمدی نژاد، ائتلاف ابادگران در ابتدای دهه 80 بود. چرا که احمدی نژاد همان زمانی نیز که در سپاه پاسداران بود، هیچ گاه همچون افرادی مثل محسن رضایی و ... دارای وزن خاصی در سپاه نبود که به تبع آن، این نهاد علت اصلی سکوی پرتاب او باشد بلکه رصد تحولات سیاسی جریان اصولگرایی در انتهای دهه 70 و اوایل 80 به خوبی نشان می دهد که احمدی نژاد پس از رای آوردن اصولگرایان در شورای شهر دوم و فرصت خدمت در شهرداری تهران، به خوبی توانست نگاه توده های مردم نسبت به خود را جلب کند و در نهایت رییس جمهور شد.

اما ادعای دیگر بی بی سی مبنی بر حمایت مجتبی خامنه ای از احمدی نژاد در سال 84، عمق بی اطلاعی تولیدکنندگان این مستند را آشکار می کند، زیرا اگرچه منابع رسمی همواره خبر حمایت مجتبی از یکی از کاندیداهای خاص در آن برهه را تکذیب می کردند اما در همان زمان نیز شایعه حمایت وی از کاندیدایی غیر احمدی نژاد، باعث شده بود تا بخشی از آرای حزب اللهی ها به احمدی نژاد تعلق نگیرد، لذا اگر بی بی سی به جای توهمات خود، حتی بر مبنای شایعات آن برهه، این مستند را می ساخت، در این قسمت باید ماجرا را بگونه ای دیگر روایت می کرد.

ادعای مبهم و فاقد سند مبنی بر نظر میرحجازی پیرامون رییس جمهور

8. در ادامه این فیلم راوی مدعی می شود: "اصغر میرحجازی از اول حمایت دفتر رهبر از احمدی نژاد را تایید نمی کند، او معتقد است این مرد برای آینده رهبری خطرناک است، به خاطر این اختلاف نظرها آقای میرحجازی به تدریج گوشه گیر می شود و نقشش کمرنگ."

این ادعای فاقد سند بی بی سی در حالی مطرح می شود که اولا باید مشخص شود میرحجازی کی و کجا حمایت دفتر رهبری از رییس جمهور را تایید نکرده است؟ اگر بی بی سی مدعی است "مستند" ساخته است، باید توضیح دهد "سند" بسیاری از ادعاهای این به اصطلاح "مستند" چیست؟ و اگر غیر از این است که می توان ده ها ادعای دیگر را هم درباره هر موضوعی مطرح ساخت.

اما نکته اساسی تر آنجاست که اگر باز هم تولید کنندگان این فیلم، کمی اطلاعات صحیح داشتند هیچ گاه مدعی کمرنگ شدن نقش میرحجازی طی سالهای اخیر در دفتر رهبر معظم انقلاب نمی شدند.

در ادامه، بی بی سی باز هم ادعای فاقد سند دیگری را مطرح می کند: "تیم جدید دفتر رهبری، مدیریت سرکوب را به عهده میگیرد. 10 ها نفر کشته و صدها نفر زندانی می شوند."

 این جمله تناقض عجیبی با کل فیلم دارد، چرا که اولا باید مشخص شود چگونه در جای جای فیلم ادعا می شود اعضای دفتر رهبر معظم انقلاب سالهاست که از قدیمی ترین یاران ایشان هستند اما به یکباره این اعضا با عنوان "تیم جدید دفتر رهبری" نامیده می شوند؟

نکته دوم نیز همچون دیگر ادعاهای قبلی بی بی سی است و تولید کنندگان این فیلم به ظاهر بی طرفانه! فراموش کرده اند که نباید اقدام به "فحاشی سیاسی" کنند و با بکار بردن تعبیرات سوخته ای همچون "سرکوب مردم!" و ... آبروی نداشته خود را بیش از این قربانی کینه و حقد خود از رهبر مظعم انقلاب کنند. چرا که هر انسان منصف و غیر مغرضی که حوادث بعد از انتخابات 88 را درک کرده باشد، به خوبی می داند اولا مشی رهبر انقلاب طی این مدت "جذب حداکثری و دفع حداقلی" بود و همانطور که معظم له به کرات بر این موضوع تاکید داشتند، در عمل نیز با پذیرش میرحسین موسوی در همان هفته نخست بعد از انتخابات، نشان دادند که راه قانونی برای اعتراض ها باز است اما زمانی که عملا میرحسین موسوی و مهدی کروبی با دور زدن همه راه های قانونی، تنها با توسل به لشگرکشی های خیابانی می خواستند جای 13 و 25 میلیون را عوض کنند و در همین راستا گروهک های فرصت طلب نیز با حمله به پایگاه های نظامی، اماکن عمومی و ... سعی در سواستفاده از فضای هرج و مرج بوجود آمده را داشتند، آیا امکان پذیر بود که با ادبیاتی غیر از ادبیات نظامی با اوباش کف خیابان مواجه شد؟ و حال آنکه همواره برای ورود به چنین موضوعاتی در این سطح، نه دفتر رهبری بلکه شورای عالی امنیت ملی ورود می کند که این شورا نیز ترکیب از اعضای حقیقی و حقوقی مختلف می باشد؛ از جمله تصمیم این شورا در سال 76 به ریاست محمد خاتمی برای حصر منتظری.

تناقضات علی مزروعی و مهدی خلجی

 9. در بخش های انتهایی فیلم، علی مزروعی می گوید: "بزرگترین اشتباه را آقای خامنه ای در برخورد با جنبش اعتراضی مردم داشت. یعنی به جای اینکه یک روش اقناعی در پیش بگیرد و سعی کند با معترضین وارد گفتگو شود، روش سرکوب یا همان اقتدارگریانه را بکار گرفت."

اما در ادامه مهدی خلجی در سخنانی کاملا متناقض با مزروعی می گوید: "آقای خامنه ای بحران های فراوانی داشته اما شیوه اش کمابیش یکسان بوده و در برخورد با این بحران ها یک واکنش تدریجی، بسیار حساب شده و اندیشیده و البته محافظه کارانه برای برخورد با این بحران ها (داشته) بر خلاف آقای خمینی که واکنشش بسیار تند، آنی و با اقتدار (بوده)..."

در اینجا ضمن اینکه مشخص نیست بی بی سی چرا به همین راحتی دچار تناقض شده و با اظهارات مزروعی می خواهد وجه "اقتدارگرایی" و با سخنان خلجی وجه "محافظه کاری" را به مخاطب القا کند، اما آنچه قطعی است، نادیده گرفتن وجه اصلی مدیریت بحران ها توسط رهبر انقلاب است که مبنای آن همان جذب حداکثری و دفع حداقلی و صبر تا آخرین لحظه است؛ مدلی که نه با اقتدارگرایی قابل تطبیق است و نه محافظه کاری.

نمایش ترک سالن سازمان ملل هنگام سخنرانی روسای جمهور ایران

در ادامه نیز صحنه هایی از ترک سالن سازمان ملل توسط نمایندگان کشورهای غربی به هنگام سخنرانی آیت الله خامنه ای در دوره ریاست جمهوری و دکتر احمدی نژاد طی سالهای اخیر به نمایش داده می شود.

 تصاویری که بی بی سی قصد دارد بواسطه آن، شبهه قدیمی ضد انقلاب مبنی بر انفعال ایران در جهان را به مخاطب القا کند اما کیست که نداند اگر مبنای کارهای حق و باطل، رفتارهای کشورهای غربی بود، ما هیچ گاه نباید در 1979 انقلاب می کردیم، هیچ گاه نباید حکومتی مبتنی بر اسلام تشکیل می دادیم، نباید سفارت امریکا را تسخیر می کردیم و ... و در یک نگاه کلان تر، اگر مبنا این بود، آن گاه که خسرو پرویز، پادشاه ایران نامه رسول اکرم (ص) را پاره کرد، باید جای حق و باطل عوض می شد یا مثلا پیامبر اسلام در رفتار خود تجدید نظر می کردند! اما اندکی تعقل در این زمینه نشان می دهد، رفتارهای قهر آمیز دشمن همواره یکی از بهترین نشانه های حرکت در مسیر حق و مرزبندی با جبهه باطل است؛ تعرف الاشیا باضدادها.

پایان بخش چهارم ...

نوشته ثابتی



نوشته شده در چهارشنبه 90 آبان 18ساعت ساعت 8:10 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: احمدی نژاد خاتمی امام خامنه ای بی بی سی

بررسی موردی دروغ های تاریخی و شبهات فیلم بی بی سی علیه رهبر انقلاب 4
 
طفره رفتن خاتمی از مناظره با فرهادنظری، بازخوانی 18 تیر، تناقضات مزروعی و خلجی و...

در بخش اول و دوم و سوم از سلسله مطالب "بررسی موردی دروغ های تاریخی و شبهات فیلم بی بی سی علیه رهبر انقلاب" به 6 دروغ تاریخی بنی صدر پیرامون مقام معظم رهبری، وضعیت گروگان های امریکایی طبق خاطرات معصومه ابتکار، نامه اوباما به رهبر معظم انقلاب، جنبش های منطقه و ارتباط آنها با سبزها، چگونگی بوجود آمدن دوم خرداد 76،  تقطیع برخی سخنان رهبری در فیلم بی بی سی، قتل های زنجیره ای، ترور سعید حجاریان، دروزغ های علی مزروعی، شارلاتانیزم مطبوعاتی، نقش دولت خاتمی در حصر منتظری، و ...  اشاره شد؛ در این بخش به بررسی بخشهای دیگری از ادعاهای مطرح شده در این فیلم از جمله حکم حکومتی، ماجرای اصلاح قانون مطبوعات، واقعه کوی دانشگاه، طفره رفتن خاتمی از مناظره با فرهاد نظری، تناقضات علی مزروعی و مهدی خلجی و ... پرداخته می شود:

پاسخ به شبهه نخ نما شده اختیارات ولی فقیه در عزل و نصب ها

1. در اواخر فیلم، راوی نکته عجیبی را مطرح می کند، مساله ای که پاسخ به آن بسیار ساده است و کافی است یک نفر حداقل اطلاعات از قانون اساسی، اختیارات ولی فقیه و دوران رهبری امام خمینی (ره) را داشته باشد تا تعجب کند که چرا بی بی سی به همین راحتی چوب حراج بر همه حیثیت حرفه ای خود می زند و با طرح شبهات ابتدایی سعی می کند تخریب رهبر معظم انقلاب را به زعم خود،  بیطرفانه و حرفه ای! انجام دهد. راوی می گوید:

 "آیت الله خامنه ای 10 سال پس از رهبری اش قدرت خود را تثبیت می کند و از حداکثر قدرت قانونی اش استفاده کرده و با انتصاب معتمدانش، کنترل نیروهای مسلح، قوه قضاییه، مجمع تشخیص مصلحت، شورای نگهبان و رادیو و تلوزیون را در دست گرفته." و در ادامه نیز راوی مدعی می شود نهادهای زیر نظر دفتر رهبری در دخل و خرج شان "تنها به رهبر" پاسخگو هستند.

 اولین نکته اینجاست که طبق اصل 110 قانون اساسی، ولی فقیه باید روسای مناصب مورد اشاره را نصب کند، و این موضوع بدیهی، در حالی مورد اشاره بی بی سی قرار می گیرد که معلوم نیست اگر رهبر انقلاب این کار را انجام نمی داده، پس چه کسی باید این انتخاب ها را صورت می داده است؟ مگر جز این است که قانون اساسی علاوه بر تعیین وظایف روسای سه قوه، اختیارات ولی فقیه در عزل و نصب ها را نیز مشخص کرده و از آنجایی که مردم دو بار در سال های 58 و 68 به قانون اساسی رای داده اند، این قانون لازم الاجراست؟

و آیا رهبر انقلاب امروز باید به خاطر رعایت قانونی که مردم آن را تایید کرده اند، پاسخگو باشد؟ و مگر در زمان امام (ره) رییس رادیو و تلوزیون، قوه قضاییه، نیروهای مسلح، فقهای شورای نگهبان و ... از طریق دیگری انتخاب می شدند که امروز این موضوع مورد تعجب بی بی سی قرار گرفته است؟

دومین نکته آنجایی است که بی بی سی مدعی می شود نهادهای زیر نظر دفتر رهبری در دخل و خرجشان تنها به شخص رهبری پاسخگو هستند، اما این ادعا در حالی صورت می گیرد که اولا سندیت آن مشخص نیست و بی بی سی باید توضیح دهد بنا بر پایه کدام سند و قرینه ای چنین ادعایی را مطرح می کند؟ آن هم در حالی که طبق اصل 76 قانون اساسی حق تحقیق و تفحص در همه امور بر عهده مجلس شورای اسلامی است و این امر بدون هیچ استثنا و تبصره ای حتی شخص ولی فقیه را نیز شامل می شود، چه رسد به نهادهای دیگر.

اما سومین نکته آنجایی است که بی بی سی سعی می کند با ظرافت، به نوعی دخل و خرج های نهادهای زیر نظر دفتر رهبر انقلاب را مبهم توصیف کند تا در پی آن "فساد اقتصادی" به ذهن مخاطب تلقین شود؛ اما در رد این موضوع بازخوانی اظهارات عطا مهاجرانی، ضد انقلاب لندن نشین فعلی به خوبی گویای همه چیز است:

"خود من که از آغاز انقلاب در مجلس بودم و در دولت بودم و آیت الله خامنه ای را می شناسم به عنوان منتقد ایشان اقرار می کنم که یک نقطه خاکستری حتی نه تاریک در زندگی اقتصادی ایشان و خاندان شان نمی شود پیدا کرد." (سخنرانی در کتابخانه کنزینگتون لندن. اسفند 1389)

مبنای حکم حکومتی و اختیارات مطلقه ولی فقیه چیست؟

2. راوی فیلم در ادامه مدعی می شود: "با این همه آیت الله خامنه ای اختیاراتی فراقانونی هم برای خود در نظر گرفته. وزرای مهم کابینه با تایید او انتخاب یا برکنار می شوند. رهبر ایران قدرت خود را به مجلس هم سرایت داده. او می تواند به نماینده ها دستور دهد که اجازه تصویب چه قانونی را دارند. دستوری که به حکم حکومتی معروف شده."

در این رابطه پیش از هر چیز توجه به این نکته ضروری است که اساسا اختیارات فراقانونی که بی بی سی مدعی است رهبر معظم انقلاب برای خود در نظر گرفته، ربطی به شخص ایشان ندارد و مربوط به جایگاه ولی فقیه است و این موضوع بسیار ریشه دار تر از انتساب آن به یک شخص می باشد و قدمتی 1400 ساله داشته و در واقع ریشه در اندیشه سیاسی شیعه دارد؛ چرا که ولایت فقیه در راستای ولایت امام معصوم علیه السلام تعریف می شود و همانطور که ائمه معصومین علیه السلام نیز در زمان حیات خویش، دارای اختیارات مطلقه برای حل بحران ها بودند، ولی فقیه نیز دقیقا همان مقدار اختیارات را داراست.

 لذا مسئله حکم حکومتی نه تنها موضوعی جدید نیست، بلکه پیش از در زمان حیات حضرت امام مورد تایید ایشان قرار گرفته بود، از جمله اینکه در ماجرای نامه نگاری سال 66 میان امام (ره) و رییس جمهور وقت، در نهایت کار به تایید اختیارات مطلقه ولی فقیه توسط امام (ره) انجامید و ایشان برداشت صحیح از معنای ولایت فقیه را در گرو در نظر گرفتن همین موضوع دانستند.

اما نکته جالب تر در این میان باز آنجاست که حتی همین موضوع در سال 68 و به هنگام بازنگری دوم در قانون اساسی که یکی از محورهای آن تغییر ولایت فقیه به ولایت مطلقه فقیه بود، به رای مردم گذاشته شد و اکثریت ملت این موضوع را تایید کردند، لذا حکم حکومتی ولی فقیه که نشات گرفته از تئوری ولایت مطلقه فقیه است، علاوه بر ریشه داشتن در اندیشه سیاسی شیعه و مباحث نظری مفصل در این رابطه، در جمهوری اسلامی جنبه دموکراتیک نیز پیدا کرده و این مدل حکومتداری از سال 68 تا کنون پشتوانه مردمی خویش را عینیت بخشیده است.

 ماجرای اصلاح قانون مطبوعات و حکم حکومتی رهبر انقلاب در این باره چه بود؟

3. در بخش دیگری از فیلم، راوی می گوید: "حکم های حکومتی رهبر ایران، اولین بار در سال 1378 علنی می شود. هنگامی که آیت الله خامنه ای در نامه ای به مهدی کروبی رییس مجلس می گوید که طرح اصلاح قانون مطبوعات را از کار خارج کند."

در ادامه نیز علی مزروعی به بیان ماجرای حکم حکومتی رهبر انقلاب خطاب به رییس مجلس ششم می پردازد.

اما ماجرای اصلاح قانون مطبوعات چه بود و چرا رهبر انقلاب با حکم حکومتی خود، خواستار توقف آن شدند؟

این طرح با توجه به حذف بندهای مهمی که از نفوذ دشمنان در مطبوعات جلوگیری و جای پای معاندین نظام را در مطبوعات محکم می‌نمود طرحی کاملا متغایر با امنیت ملی محسوب می شد، به همین علت از همان ابتدای ارائه ی طرح قانون مطبوعات از سوی دولت به مجلس ششم، موجی از حمایت صریح ضد انقلاب و دشمنان جمهوری اسلامی در حمایت از این اقدام به راه افتاد و رادیو کلن، بی.بی.سی، آمریکا، اسرائیل و ... به حمایت از این طرح برنامه های متعددی پخش نمودند.

به عنوان مثال یک گزارشگر آمریکایی، رسیدگی به قانون مطبوعات در مجلس ششم را به عنوان «نخستین آزمون عزم اصلاح‌طلبان در مقابل نظام» ارزیابی ‌کرد و بن باربر گزارشگر روزنامه‌ واشنگتن تایمز نیز در مقاله‌ مبسوطی که در صفحه‌ اول این روزنامه‌ درج نمود، مدعی شد علت اینکه قانون‌گذاران ایران به دنبال قانون آزادی مطبوعات هستند، برخورد با روزنامه‌نگارانی است که حکومت مذهبی را زیر سؤال می‌برند. (روزنامه‌ ایران، 1379.5.16)

ادامه این روند و اصرار اصلاح طلبان تندروی مجلس ششم جهت تصویب لایحه ای که آشکارا در تضاد با قانون اساسی بود، در نهایت واکنش رهبر معظم انقلاب را در پی داشت و ایشان بر اساس حق شرعی ولی‌فقیه که در اصول متعدد قانون اساسی از جمله‌ اصول 5، 57 و 110 4 بر آن تصریح و تأکید شده است، در 15 مرداد 79 با صدور حکمی حکومتی در قالب نامه‌ ای خطاب به رییس مجلس ششم، مانع ادامه این اقدام  شدند و با هشدار نسبت به تسهیل «نفوذ دشمنان اسلام، انقلاب و نظام در مطبوعات» بواسطه تصویب این طرح در مجلس، این قانون را مخالف مصلحت کشور توصیف نمودند.

در همین زمینه سالها بعد مهدی کروبی رییس مجلس ششم در گفتگویی که در 24 دی ماه 86 با روزنامه اعتماد ملی انجام داد، ماجرا را این طور توصیف می کند:

"ما هنوز هیچ کاری در مجلس نکرده بودیم، تازه وارد مجلس شده بودیم که دیدیم عده‌ای دارند امضا می‌گیرند، برای دوفوریت اصلاح قانون مطبوعات، شما به آیین‌نامه داخلی مجلس نگاه کنید، معلوم می‌شود دوفوریت‌ها برای چی است. اخبار این ماجرا به مقام معظم رهبری می‌رسد، از دفترشان تماس می‌گیرند پیامی برای من و نفر دوم مجلس می‌آورند، پیام دوستانه بود، در آن این بود که شما می‌خواهید قانون مطبوعات را اصلاح کنید، خوب‌! اجازه دهید یک مقدار مجلس جلو برود، کارهایش را آغاز کند، کمیسیون‌ها تشکیل شود، قانون مطبوعات قبلی عملی شود و نقایص آن مشخص شود، آن وقت تصمیم بگیرید. بعد از آن پیام، نایب‌رئیس مجلس یک جلسه تشکیل داد و خودش جلسه را اداره کرد. علی رغم اینکه عده‌ای حرف‌هایی و سخنانی گفتند گاهی تند و گاهی آرام اما او چیزی نگفت... بعد آمدند، فوریت را به یک‌فوریت تبدیل کردند و با دفتر رهبری تماس گرفتند و گفتند تعدیل کرده‌ایم و اصلاح شده است."



نوشته شده در چهارشنبه 90 آبان 18ساعت ساعت 8:9 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: 18 تیر خاتمی امام خامنه ای بی بی سی ولایت فقیه

 چه کسی روشنکفران و منتقدان را تحمل نمی کرد؟

 یا درباره ادعای تحت فشار بودن روشنفکران که بی بی سی سعی می کند آن را به رهبر انقلاب نسبت دهد، بیان این خاطره توسط مرحوم عزت ا... سحابی به خوبی روشن می کند علت العلل فشارهای سلیقه ای که رهبری نیز بارها مخالفت خود را با آنها اعلام کرده بودند،  در آن برهه چه کسانی بوده اند:

 " (23 خرداد 69) ما به آقای هاشمی نامه اعتراضی نوشتیم. اعتراض ما به آقای هاشمی این بود که اولاً اوضاع اقتصادی کشور بسیار خراب است. فقر و اختلاف طبقاتی بسیار فاحش است. دوم اینکه وضع سیاست خارجی ما به گونه ای است که ما در انزوای کامل قرار گرفته ایم و همه دنیا با ما مخالف هستند. در رابطه با این نامه، 23 نفر را بازداشت کردند که یکی از آنها من بودم... بعد از دستگیری ها، در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، چند تن از نمایندگانی که مرا می شناختند، به آقای هاشمی اعتراض کردند که چرا عزت الله سحابی را گرفتی؟ آقای هاشمی پاسخ داده بود رویش زیاد شده بود، می خواستیم رویش را کم کنیم."

 دوگانه جعلی خاتمی- هاشمی و چگونگی بوجود آمدن دوم خرداد 76

 اما در بخش دیگری از این فیلم، به بوجود آمدن 2 خرداد 76 و انتخاب سید محمد خاتمی اشاره می شود. و چنین ادعا می شود که ناطق نوری کاندیدای منتسب به رهبری و رییس بازرسی دفتر رهبر انقلاب در انتخابات شکست می خورد.

 و در ادامه نیز سخنان مرحوم منتظری نمایش داده می شود که می گوید:

 "من پیغام دادم (به خاتمی) اگر جای تو بودم می رفتم پیش رهبر، می گفتم شما احترامت محفوط، 22 میلیون مردم به من رای دادند، همه می دانستند رهبر کشور به کس دیگر رای داده ...  یعنی ما آن تشکیلات را قبول نداریم."

 اما در رد این ادعای سادوه لوحانه که الحق نیز باید از دهان یک نفر همچون آقای منتظری خارج می شد، اشاره به چند نکته کافی است:

 الف/ امروز که 14 سال از 2 خرداد 76 می گذرد، همه می دانند خاتمی برنده دوقطبی جعلی خاتمی – هاشمی بود. دو قطبی که ملت تصور می کردند این دو با هم بسیار متفاوت هستند، لذا "نه به هاشمی" منجر به "آری به خاتمی" شد اما در عمل مشخص شد که هیچ گاه این دوقطبی درست نبود تا آنجا که فائزه هاشمی در 2 خرداد 88 در سالن 12 هزار نفری ورزشگاه آزادی بر این موضوع تاکید کرد که دولت اصلاحات، ادامه دولت سازندگی بود.

 ب/ اگر واقعا ادعای آقای منتظری و بی بی سی این است که کاندیدای منتسب به رهبری، ناطق نوری بوده و شکست خورده، پس چرا سید محمد خاتمی در سراسر تبلیغات انتخابات دوم خرداد 76، سعی می کرد خود را مورد تایید رهبر انقلاب نشان دهد؟ آنجا که شعارهای "سه سید فاطمی؛ خمینی، خامنه ای، خاتمی" از سوی هوادارانش سر داده می شد و یا پوسترهای تبلیغاتی وی که عکس خاتمی در کنار رهبر انقلاب منتشر شده بود و کنار آن با فونت درشت حک شده بود: "مالک اشتر علی، خاتمی خاتمی"

 ج/ دروغ دیگر بی بی سی فارسی آنجایی است که ادعا می کند ناطق نوری در انتخابات 76، بازرس بیت رهبری بوده است! در حالی که وی در آن برهه رییس مجلس پنجم بود.

 د / این تحلیل ساده لوحانه آقای منتظری که آقای خاتمی شما 22 میلیون رای آوردید و رهبر انقلاب 7 ملیون، خیلی سریع نقض شد. چرا که با همین استدلال می توان گفت  آقایان اصلاح طلب! شما 6 انتخابات پشت سر هم در همه سطوح (شوراها، مجلس و ریاست جمهوری) رای نیاوردید و آخرین مورد 13 میلیون شدید و رهبر انقلاب 25 ملیون! لذا بروید و بگذارید مملکت به کارش برسد! در حالی که رهبر انقلاب همواره تاکید کرده اند این نوع نگاه به انتخابات درست نیست و جدای از اینکه هیچ کس از رای نهایی ایشان خبر قطعی ندارد،  اگر قرار باشد در هر انتخاباتی کشور را بدین صورت چندپاره کنیم، تا الان مشخص نیست بالاخره چه کسی چقدر رای دارد؟ چرا که همواره بخش قابل توجهی از اکثریت آرا، سیال است.

این درست است که در هر انتخاباتی یک عده بنا بر حدس خودشان که رهبری به چه کسی رای می دهند، آن فرد را انتخاب می کنند و برعکس اپوزیسیون نیز  کاملا برعکس تصمیم می گیرند اما حقیقت آن است که در این میان اکثریت آرا سیال است و در هر دوره ای، از سبدی به سبد دیگر ریخته می شود. کما اینکه بعد از دوم خرداد 76 و 18 خرداد 80، دو برهه ی کاملا برعکس بوجود آمد: 3 تیر 84 و 22 خرداد 88  

هشدارهای رهبر انقلاب مبنی بر پرهیز از خودسری و سانسور آن توسط بی بی سی

 در ادامه این فیلم، بی بی سی ضمن نشان دادن صحنه هایی از حمله مردم به بیت آقای منتظری، سعی می کند آن را به رهبر انقلاب نسبت دهد در حالی که ایشان بارها نسبت به حرکات غیر شرعی و غیر منطقی و خودسری های در این باره هشدار داده اند و حتی در 21 تیر 78 در جمع مردم تاکید کردند:

 " این‌گونه حرکاتى که ملاحظه شد ... ناشى از بى‌انضباطى است؛ با هر نامى انجام گیرد، غلط و محکوم است. اگر با نام دفاع از دین هم انجام گیرد، غلط است؛ اگر با نام دفاع از ولایت هم انجام گیرد، غلط است. مگر من بارها نگفته‌ام در اجتماعات کسانى که مخالفند، هیچ کس نباید رفتار خشونت‌آمیز داشته باشد؛ چون این، دشمن را خوشحال مى‌کند. بارها ما این حرف را گفتیم، چرا گوش نکردند؟! چرا گوش نمى‌کنند؟ حتّى اگر یک حرفى که خون شما را به جوش مى‌آورد به زبان آورند - مثلاً فرض کنید اهانت به رهبرى کردند - باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس مرا هم آتش زدند و یا پاره کردند، باید سکوت کنید."

اما این سخنان هیچ گاه از طریق بی بی سی پخش نمی شود.

نقش سید محمد خاتمی در حصر منتظری به روایت اکبر اعلمی

 اما در ادامه راوی مستند مدعی می شود: "مخالف سرسخت رهبر ایران (منتظری) بدون محاسبه 5 سال حبس خانگی می شود."

 اما بی بی سی در حالی این ادعا را مطرح می کند و سعی دارد آن را به رهبر انقلاب نسبت دهد که اکبر اعلمی، نماینده اصلاح طلب مجالس ششم و هفتم بهار سال جاری با انتشار یادداشتی در سایت شخصی خود از نقش شخص سید محمد خاتمی در اتخاذ این تصمیم و چگونگی حصر 5 ساله آقای منتظری پرده برداشت:

 "حدود یک هفته بعد از این واقعه، شورای عالی امنیت ملی به ریاست سیدمحمد خاتمی(رئیس جمهور وقت) و با ترکیب اعضای دارای حق رای این شورا ... تشکیل و با اشاره به بعضی از همان دلایلی که در قطعنامه معترضین آمده بود، حبس خانگی آیت الله منتظری را به تصویب رساند ... در پی این مصوبه، آقای منتظری بیش از 5 سال در خانه خود حبس گردید"

 اعلمی در ادامه به تذکر به خاتمی برای رفع حصر نیز اشاره می کند:

"در دی ماه سال 1381 ... دوباره بیانیه بایگانی شده را به جریان انداختیم و چون هیات رئیسه برخلاف آئین نامه داخلی مجلس (ششم) از قرائت آن از تریبون مجلس خودداری می ورزید، این بار در تاریخ 81/10/24 مشابه با متن بیانیه، تذکر مکتوبی خطاب به خاتمی رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی تهیه شد تا پس از قرائت خلاصه آن در مجلس، برای رئیس جمهور ارسال شود. این تذکر که حدود یکصد نماینده آنرا امضاء کرده بودند روز چهارشنبه 81/10/25 تحویل هیات رئیسه شد و چون مجلس بخاطر بررسی بودجه در کمیسیون تلفیق تا ششم بهمن ماه جلسه علنی نداشت، تذکر برای خاتمی ارسال شد اما خلاصه آن هرگز از طریق تریبون مجلس قرائت نشد!"

 

 



نوشته شده در چهارشنبه 90 آبان 18ساعت ساعت 8:7 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: هاشمی خاتمی امام خامنه ای بی بی سی قتل های زنجیره ای

بررسی موردی دروغ های تاریخی و شبهات فیلم بی بی سی علیه رهبر انقلاب 3

نقش دولت خاتمی در قتلهای زنجیره ای،حصر منتظری،شارلاتانیزم مطبوعاتی و...

در بخش اول و دوم از سلسله مطالب "بررسی موردی دروغ های تاریخی و شبهات فیلم بی بی سی علیه رهبر انقلاب" به 6 دروغ تاریخی بنی صدر پیرامون مقام معظم رهبری، وضعیت گروگان های امریکایی طبق خاطرات معصومه ابتکار، نامه اوباما به رهبر معظم انقلاب، جنبش های منطقه و ارتباط آنها با سبزها و ...  اشاره شد؛ در این بخش به بررسی بخشی از ادعاهای علی مزروعی، سراح میردامادی و هوشنگ اسدی پیرامون تاریخ سیاسی دولت های کارگزاران و اصلاحات پرداخته می شود:

 1.در اواسط فیلم، علی مزروعی عضو شورای مرکزی حزب منحله مشارکت و نماینده اصفهان در مجلس ششم که این روزها به فرانسه فرار کرده است، به روی تصویر ظاهر می شود و می گوید:

 "از سال 73 یعنی دوره دوم آقای هاشمی رابطه بین دولت و رهبری برهم خورد. شما می بیند که آقای هاشمی چندتا وزارتخانه را کلا رها می کند و در اختیار جناج راست می گذارد، مثل وزارت اطلاعات، آموزش عالی، کشور و امور خارجه. بنابراین رابطه دولت و بیت آقای خامنه ای در دوره دوم آقای هاشمی یک رابطه تقابلی بود."

اما در همین چند خط اظهارات مزروعی چند دروغ تاریخی وجود دارد و مشخص نیست او که خود را از ابتدای دوران دانشجویی اش فعال سیاسی می داند، چرا به همین راحتی ادعاهایی مطرح می کند که  برخی از آنها به لحاظ تاریخی 100? اشتباه است.

مزروعی مدعی است از سال 73 به بعد رابطه بین رهبری و هاشمی رفسنجانی تیره می شود چون در چهار وزارتخانه تغییراتی صورت می گیرد و آنها در اختیار جناح راست قرار می گیرند. اما کیست که نداند علی اکبر ولایتی تمام 8 سال دوره هاشمی را وزیر خارجه بود، و کاملا برخلاف ادعای مزروعی، سال 73 هیچ تغییر و تحولی در این وزارتخانه صورت نمی گیرد و تا آخر دوره دوم هاشمی نیز ولایتی وزیر خارجه باقی می ماند.

 این نکته کاملا درباره ادعای مزروعی پیرامون وزارت اطلاعات نیز صدق می کند چرا که علی فلاحیان نیز تمامی 8 سال دوره هاشمی رفسنجانی در سمت خود یعنی وزیر اطلاعات انجام وطیفه کرد و مشخص نیست علی مزروعی به چه دلیلی چنین دروغ واضحی را بیان می کند؟

 لذا ادعای مزروعی مبنی بر تغییر وزرا، تنها در دو مورد صدق می کند؛ یکی وزارت آموزش عالی که هاشمی گلپایگانی جانشین مصطفی معین می شود و دیگری وزارت کشور که بشارتی جایگزین  عبدالله نوری می شود. اما باز هم نکته جالب توجه آنجاست که این دو تغییر برخلاف ادعای مزروعی نه در سال 73، که در سال 72 و با آغاز دور دوم دولت هاشمی کلید می خورد، لذا بی بی سی باید بیش از پیش فکری به حال حیثیت از دست رفته خود بکند که در گفتگو با یک اصلاح طلب فراری، حتی نمی تواند در باره تاریخ 18 سال قبل جمهوری اسلامی  نیز روایت درستی داشته باشد.

 جنس اختلافات رهبر انقلاب و هاشمی رفسنجانی چگونه بود و از چه زمانی آغاز شد؟

 2. اما سوال اساسی تر اینجاست آیا واقعا طبق گفته مزروعی، اختلافات میان رهبر معظم انقلاب و هاشمی رفسنجانی از سال 73 آغاز می شود؟ پاسخ این سوال را در نقد ادامه ادعاهای فیلم بی بی سی می توان بهتر درک کرد. چرا که در ادامه راوی فیلم مدعی می شود:

 "اکبر هاشمی می کوشد بعد از جنگ کشور را به حالت عادی برگرداند اما آیت الله خامنه ای معتقد است جنگ دیگری شروع شده: تهاجم فرهنگی غرب. روشنفکران و فعالان دانشجویی منتقد تحت فشار قرار می گیرند."

 این بخش از ادعای این فیلم تا حدی زیادی درست است. به جز قسمت آخرش که می خواهد به مخاطب القا کند تحت فشار قرار گرفتن دانشجویان و روشنفکران به دستور و خواست رهبر انقلاب بوده است، بخش نخست آن درست است چرا که بعد از جنگ، اساسا دیدگاه هاشمی رفسنجانی و رهبر انقلاب کاملا با یکدیگر در تعارض بود، هاشمی معتقد به پیش بردن فضای توسعه ، اقتصاد باز و پیروی از بسیاری از سیاست های اقتصادی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی بود، نکته ای که رهبر انقلاب بارها به آن هشدار داده بودند و ضمن توجه دادن مسئولین نسبت به خطر تهاجم فرهنگی غرب، لزوم اشتباه نگرفتن سازندگی و مادی گرایی را خواستار شده بودند:

 "نگذاریم روح انقلاب در جامعه منزوى و فرزند انقلاب گوشه‌گیر شود ... عده‌اى، سازندگى را با مادی‌گرایى، اشتباه گرفته‌اند. سازندگى چیزى است، مادیگرى چیز دیگرى است ... امروز یک عده به نام سازندگی خودشان را غرق در پول و دنیا و ماده پرستی می کنند. آیا این سازندگی است؟ ... کارى که دشمن از لحاظ فرهنگى مى‌کند، یک «تهاجم فرهنگى» بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگى» یک «غارت فرهنگى» و یک «قتل عام فرهنگى» است. امروز دشمن این کار را با ما مى‌کند."  رهبر معظم انقلاب. 22 تیرماه 71

 لذا باز هم برخلاف ادعای بی بی سی، این اختلاف دیدگاه نه از سال 73، که از سالها قبل تر از جمله همین هشدار رهبر انقلاب که در تابستان 71 بیان شده است، وجود داشته است و حتی به عبارت دقیق تر، این اختلاف دیدگاه، حاکی از اختلاف میان دو گفتمان متفاوت بود. اول، گفتمانی که رهبر انقلاب سردمدار آن بود و عدالت اجتماعی توام با توسعه بومی و غیرتقلیدی را مدنظر داشتند و دوم گفتمانی که هاشمی رفسنجانی در عمل آن را نشان داد و آن چیزی جز پیاده ساختن تقلید وار برنامه های توسعه و اقتصادی لیبرال در کشور نبود، آقتی که برخی از تبعاتش خود را در عرصه فرهنگ نشان داد.

رهبر انقلاب: خدا لعنت کند دستهایی را که می خواهند دانشجویان را غیر سیاسی کنند

 3. اما در عین حال بی بی سی در جایی مدعی می شود که روشنفکران و فعالان دانشجویی در این دوره تحت فشار قرار می گیرند. ادعایی که به خودی خود درست است اما برخلاف نوع بیان راوی، که می خواهد آن را به خواست رهبر انقلاب نسبت دهد، شاهد مثال های تاریخی فراوانی وجود دارد که علت العلل این اتفاق دیدگاه رییس جمهور وقت، اکبر هاشمی رفسنجانی است.

 به عنوان مثال رهبر انقلاب در 12 آبان 1372 در دیدار با دانشجویان در اعتراض به همین نوع دیدگاه دولت وقت و عملکرد آنها در دانشگاه ها می فرمایند:

 "بنده دلم مى‏خواهد این جوانان ما شما دانشجویان ... روى این ریزترین پدیده‏هاى سیاسى دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلى هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت کند آن دستهایى را که تلاش کرده‏اند و مى‏کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسى کنند. کشورى که جوانانش سیاسى نباشند، اصلاً توى باغ مسائل سیاسى نیستند، مسائل سیاسى دنیا را نمى‏فهمند، جریانهاى سیاسى دنیا را نمى‏فهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشورى مى‏تواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند؟! بله؛ اگر حکومت استبدادى باشد، مى‏شود. حکومتهاى مستبد دنیا، صرفه‏شان به این است که مردم سیاسى نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسى نداشته باشند. اما حکومتى که مى‏خواهد به دست مردم کارهاى بزرگ را انجام دهد؛ نظام را مى‏خواهد با قدرت بى‏پایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام مى‏داند، مگر مردمش - بخصوص جوانان، و بالاخص جوانانِ دانشجویش - مى‏توانند غیر سیاسى باشند؟! مگر مى‏شود؟!"

 با این اوصاف ادعای سراج الدین میردامادی در ادامه فیلم که مدعی می شود: "در دیداری که با آیت الله خامنه ای داشتم به ایشان گفتم وضعیت دانشگاه ها از لحاظ آزادی و نبود فضای سیاسی افتضاح است، ایشان خیلی جا خورد و گفت نگاه شما خیلی سیاه است." نیز مشخص است تا چه اندازه از صحت برخوردار است، چرا که وی در حالی مدعی روایت سخنان رهبر انقلاب در یک جلسه خصوصی است که هیچ قرینه تاریخی برای تایید آن وجود ندارد اما بالعکس مواضع متعدد و علنی مقام معظم رهبری در آن برهه که در چند خط بالاتر تنها به یکی از آنها اشاره شد، به خوبی نشان می دهد نگاه ایشان نسبت به فضای دانشگاه ها و سیاسی بودن یا نبودن آنها چگونه است.

 



نوشته شده در چهارشنبه 90 آبان 18ساعت ساعت 8:5 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: خاتمی امام خامنه ای بی بی سی قتل های زنجیره ای هاشمی رفسنجانی منتطری

محمدمهدی سیار، شاعر جوان و خوشنام حزب اللهی دیروز در وبلاگ شخصی خود شعری را منتشر کرده که درددل و زبان حال بسیاری از دلدادگان انقلاب و نظام است


ادامه مطلب

نوشته شده در پنج شنبه 88 مهر 23ساعت ساعت 10:41 صبح توسط منتظر| نظر بدهید

یازدهم خردادماه امسال هنگامی که خاتمی برای شرکت در کنفرانس بین المللی "گفت و گوی تمدن‌ها و تنوع فرهنگی" به تونس رفت، همگان گمان کردند که وی صرفاً جهت بیان دیدگاه شخصی درباره یک موضوع فرهنگی تهران را ترک کرده است.


ادامه مطلب

نوشته شده در دوشنبه 88 خرداد 25ساعت ساعت 10:43 صبح توسط منتظر| نظر

میرحسین موسوی و مهدی کروبی 2 کاندیدای ناموفق امروز بعد از ظهر در منزل هاشمی رفسنجانی به همراه سید محمد خاتمی جلسه اضطراری تشکیل دادند.

سایت انتخاب 10 نوشت: در این جلسه برای چگونگی ادامه اعتراضات دو نامزد ناموفق در انتخابات و کشاندن هواداران افراطی به خیابان ها بحث و گفتگو شد.

پس از آنکه کروبی و میرحسین موسوی جلسات کنفرانس مطبوعاتی خود را لغو کردند با فراخوان امروز هاشمی سراسیمه به منزل وی رفتند. در جلسه امروز منزل هاشمی برای چگونگی ادامه اعتراضات و کشاندن هواداران افراطی به خیابان‌ها تصمیم گیری شد.



نوشته شده در یکشنبه 88 خرداد 24ساعت ساعت 10:32 صبح توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: کروبی هاشمی خاتمی میرحسین اتخابات

عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با اعلام اینکه بگیر و ببند دانشجویان و انحلال تشکلهای دانشجویی در زمان خاتمی را قبول داریم گفت: در دولت خاتمی هم تخلف از قانون وجود داشت و این طور نیست که بگوییم در صورت پیروزی موسوی هیچگونه تخلف و نقض حقوق بشری در کشور صورت نمی‌گیرد.


ادامه مطلب

نوشته شده در یکشنبه 88 خرداد 3ساعت ساعت 2:59 عصر توسط منتظر| نظر بدهید

 

150نفر از دانشجویان ترک دانشگاه تهران در واکنش به انتشار کلیپی تصویری از لطیفه‌گویی محمد خاتمی در خصوص آذری‌زبان‌ها تجمع اعتراض‌آمیزی برگزار کردند.

به گزارش فارس، این دانشجویان شعارهایی را علیه محمد خاتمی سر می‌دهند.

در کلیپ مورد اعتراض دانشجویان در جمعی با حضور مجید انصاری، اسحاق جهانگیری و برخی دیگر از بزرگان دوم خرداد، خاتمی لطیفه ای را در خصوص آذری‌زبان‌ها مطرح می کند که قطعاتی از این فیلم روی اینترنت قرار داده شده است.



نوشته شده در یکشنبه 88 خرداد 3ساعت ساعت 2:56 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: انتخابات خاتمی میرحسین

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin