فردا از آن ماست (موج سوم )
بسم رب الشهداء و صدیقین «الحمدلله الذی هدانا لهذا و ماکنا لنهتدی لولا ان هدانا الله» اینک که آرایش نهایی صحنه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم مشخص گردیده و به لطف خدا بار سنگین حضور در این رقابت مقدس از دوش اینجانب برداشته و حجت بر بنده تمام شده است، ضروری دانستم ضمن تاکید بر تبعیت از رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) و نیز حضور حماسه ساز مردم در انتخابات، نکاتی را با ملت انقلابی ایران اسلامی در میان بگذارم: 1. اعتقاد قلبی و عملی دارم که «شورای محترم نگهبان» یگانه مرجع احراز صلاحیتها طبق قانون اساسی است، لذا نظر نهایی این شورا را فصل الخطاب و لازم الاتباع می دانم و از تمامی نامزدها و هواداران آنها نیز می خواهم به این مهم قلبا و عملا پایبند باشند. 2. زمانی با همان روحیه ایام دفاع مقدس و باتوجه به نظر بزرگان حوزه و دانشگاه به تکلیف حقیقی و تصمیم قطعی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری رسیدم که بینی و بین الله برایم مسجل گشت از نظر گفتمانی، برنامه ای و توانمندی اداره کشور، تداوم مسیر کنونی انقلاب اسلامی به فضل الهی با این حضور بهتر میسر می شود، چراکه به فرموده رسول گرامی اسلام (ص)، اگر کسی را اصلح از خود می دانستم و می ماندم خائن بودم. اما اینک که تکلیف از بنده برداشته شده است از نامزدهای باقیمانده در این صحنه آزمون الهی انتظار می رود به پیگیری اهداف گفتمان پیشرفت اسلامی همت گمارند و منتخب نهایی نیز تابع ولایت فقیه و قدردان اعتماد مردم با خدمتگزاری خالصانه باشد. 3. از آنجاکه به لطف خدا به عنوان یک بسیجی انقلابی، از سر ایمان و با منطق و استدلال قابل بیان در قبر و قیامت ـ اگر با اخلاص باشد ـ به صحنه آمدم، از ابتدا نگران این لحظه نبوده و اکنون نیز نیستم. برخی دوستان عزیز مطلع از نتیجه احراز صلاحیتها خیرخواهانه توصیه می کردند که به اصطلاح تدبیر کنم و زودتر به نفع دیگران انصراف دهم، اما همانطورکه در مصاحبه اخیر اعلام کردم این کار را مغایر اصول خود و نافی صداقتم نسبت به رهبری، مردم و انقلاب می دانستم و قبول نکردم و معتقدم که «ان العزه لله جمیعا». وظیفه بنده حضور تکلیف مدارانه و قدرتمند در صحنه و وظیفه شورای محترم نگهبان هم احراز صلاحیت ها بود و هر دو به وظیفه خود عمل نموده ایم؛ ان شاءالله که مورد رضایت حضرت حق و امام زمان (عج) ـ روحی فداه ـ باشد. 4. در منطق اسلام، سیره اهل بیت (علیهم السلام) و تجلی آن در راه امام خمینی (ره) و نیز خط مشی رهبر فرزانه انقلاب ـ که بارها اعلام کرده ام خود را آزاد شده این انسانهای بزرگ و الهی از بند طاغوت های زمانه می دانم ـ اگر کار برای خداوند بزرگ باشد پیروزی و شکست یا پیشروی و عقب نشینی احدی الحسنیین است. روزی که رزمندگان اسلام از پیروزی در عملیات اعجاب انگیز بیت المقدس شادمان بودند، پیام امام که «خرمشهر را خدا آزاد کرد» توجهی به منشاء اصلی امور و تذکری برای عدم غرور بود و روزی که عملیات بدر به شکست ظاهری انجامید، اولین جمله خمینی کبیر این بود: «شما پیروزید» و این جمله بشارتی نیز در دل خود برای پیروزی در عملیات آتی آن یعنی والفجر هشت داشت؛ لذا به لطف الهی شکستی در صحنه عمل به تکلیف نمی بینم که بخواهم بواسطه آن مکدر باشم. 5. از آنجا که به «گفتمان پیشرفت اسلامی» و نیز «مقاومت مدبرانه» به عنوان مهمترین الزام آن اعتقاد راسخ و نسبت به گفتمان توسعه غربی از مسیر خط سازش انتقاد جدی داشته و دارم، به مدد الهی برای تثبیت و پیروزی گفتمان پیشرفت اسلامی همچون زمان حضور خود در صحنه رقابتها، تلاش و کوشش خواهم کرد و در عرصه سیاسی کشور پرانرژی تر و راحت تر از گذشته ترویج آن را ادامه خواهم داد؛ بر همین اساس حمایت از نمایندگان حاضر در صحنه این گفتمان برادران بزرگوارم آقایان دکتر حدادعادل و دکتر جلیلی را وظیفه خود می دانم و امیدوارم این عزیزان نیز راه همگرایی و همراهی بیشتر را پیشه نمایند تا معتقدان این گفتمان با اطمینان خاطر بیشتری دست به انتخاب زنند و توفیق جبهه گفتمانی را فراهم آورند. 6. از آنجاکه طی چندماه گذشته ـ و حتی از زمانی که مصداقی برای ورود به صحنه معین نشده بود ـ برنامه ای دقیق، منظم و قابل دفاع را مبتنی بر گفتمان پیشرفت اسلامی باتلاش مجدانه اساتید فرهیخته و محترم از حوزه و دانشگاه تدوین کرده و یک نسخه از آن را به شورای محترم نگهبان هم تقدیم کرده بودم، اعلام آمادگی می نمایم نتایج این مطالعات را در اختیار نامزدهای معتقد به این گفتمان قرار دهم. 7. در خاتمه ضمن تشکر مجدد از شورای محترم نگهبان، لازم است از حمایتهای بی دریغ خانواده های معزز شهدا و همرزمانم در دوران دفاع مقدس، رزمندگان، جانبازان، آزادگان عزیز و همچنین استادان محترم حوزه و دانشگاه، جوانان، دانشجویان و طلاب انقلابی و نخبگان فرهنگی و سیاسی کشور و به ویژه «جبهه حماسه سازان انقلاب اسلامی» که در این مدت از هیچ کوششی برای حمایت از اینجانب دریغ ننمودند، سپاسگزاری نمایم و امیدوار باشم بدون هیچ کاستی نسبت به تکلیف و وظیفه جدیدی که فراروی مان در تقویت جبهه گفتمانی انقلاب اسلامی و حمایت بیدریغ ازنامزدهای پیش گفته است اقدام نماییم. انشاءالله والسلام علینا و علی عباد الله الصالحین علیرضا زاکانی سی و یکم اردیبهشت
امیرحسین ثابتی در وبلاگ خود نوشت: بعد از بیانیه دیشب دکتر لنکرانی که بعد از دیدار با دکتر جلیلی منتشر شد و انصراف خود را به نفع وی اعلام کرد، بسیاری از دوستان با استقبال از این موضوع به تقدیر از لنکرانی پرداخته و موج بسیار مثبتی در هم افزایی گفتمان انقلاب اسلامی در مقابله با گفتمان های رقیب در انتخابات پیش رو ایجاد شده است.
موضوع کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در دورههای گذشته به صورت کمتر و در این دوره به صورت نمایانتری با موضوع «احساس تکلیف» برای پذیرش این امر خطیر گره خورده است به نحوی که بسیاری از چهرهها به دلیل احساس تکلیف وارد این عرصه شده و در انتخابات ریاست جمهوری اقدام به ثبت نام نمودهاند. به گزارش رجانیوز، اما اینکه این موضوع تا چه میزان میتوان ملاک و معیار محکمه پسندی برای حضور در انتخابات باشد جالی بحث و بررسی دارد. موضوع که آیت الله قرهی با بیان خاطرهای از مرحوم بهاءالدینی آنرا به گونهای متفاوت از آنچه که امروز به صورت باور عمومی رایج شده است عنوان میکند. آیتالله روحالله قرهی از اساتید حوزه و دانشگاه و از معلمان اخلاق تهران در آخرین جلسه اخلاق خود به موضوع «شر» پرداخت که در خلال آن خاطرهای خواندنی از مرحوم آیت الله العظمی بهاءالدینی نقل کرد، خاطرهای که این روزها شاید بیشتر به کار آید. آیت الله قرهی این جانباز 70 درصد دفاع مقدس، که علاوه بر دروس حوزوی و دریافت اجازه اجتهاد از آیتالله مرعشی نجفی، مدرک دکترای فلسفه غرب را از دانشگاه هامبورگ دریافت کرده است، در بیان خاطره خود آورده است: «محضر آیتالله العظمی بهاءالدّینی بودیم. موقع استراحت ایشان بود امّا یکی از آقایان - که روحانی بود -اصرار داشت که میخواهم ایشان را ببینم و کسب تکلیف کنم. ایشان فرمودند: بیا، آمدند، فرمودند: حرفتان را بگویید. آن شخص گفت: جلوی این دو نفر بگویم؟ آقا فرمودند: بله، جلوی همینها بیان کنید. گفت: میخواهم برای مجلس، کاندیدا شوم. آقا فرمودند: اگر احساس میکنی بهتر از دیگران هستی و میتوانی کار کنی، نرو! آن شخص تعجّب کرد. ما هم تعجّب کردیم؛ چون معمولش این است که میگویند: اگر احساس کردی در کار کردن بهتر از دیگران هستی و احساس تکلیف میکنی؛ جلو برو امّا ایشان فرمودند: اگر احساس میکنی که بهتر از دیگران هستی، جلو نرو! گفت: آقا! چرا؟ آقا فرمودند: برای اینکه اگر گفتی: چون من بهتر میفهمم و بهتر متوجّه میشوم؛ پس باید خودم را در معرض رأی قرار بدهم؛ این، یعنی خودبزرگبینی و خودبینی و بدان اگر در این حال، وارد شوی، دیگر نه تنها اثر مثبت برای تو ندارد، بلکه بر عجب و خودبینی و تکبّرت افزوده میشود - تعبیر خیلی عجیبی بود که ایشان بیان کردند - جرأت کردیم، عرضه داشتیم: آقا! پس چه کسانی باید وارد شوند؟ فرمودند: اگر به من باشد میگویم آن عدّه که علمای ربّانی به آنها تکلیف کنند و خودشان برای خودشان احساس تکلیف نکنند. چون وقتی احساس تکلیف کردند، یعنی احساس کردند خودشان نسبت به دیگران برترند و همین احساس برتری نسبت به دیگران، خودبینی است که این همان شرّ اعظم است - تعبیر شرّ اعظم برای خودبینی را ایشان بیان فرمودند - اگر کسی فکر کند من بهتر میفهمم، من بهتر متوجّه میشوم، من بهتر از دیگرانم و ...؛ این یعنی در بستر اخلاق رشد نکرده است. لذا آن موقع است که دیگر همه شرارتها آرام آرام، - به تعبیر امروزیها- به صورت جنگ نرم، در وجودش ورود پیدا میکند؛ همان چیزی که قرآن به عنوان وسواس بیان میکند «وسواس الخنّاس»، همان چیزی که «همزات الشّیاطین» بیان میشود، آن همزاتی که اینقدر نرم و بیصدا است و چنان آرام نفوذ پیدا میکند که یکدفعه میبیند همه شرارتها در وجودش قرار گرفته؛ چون خودخواه و خودبین بوده است. لذا اولیاء خدا میگویند: باید از شرّ اعظم (خودبینی) بیرون رفت.»
طبقه بندی: زاکانی انتخابات ریاست جمهوری حمایت جلیلی
طبقه بندی: جلیلی لنکرانی گفتمان انقلاب انتخابات یازدهم ریاست جمهوری تکلیف ردصلاحیت
طبقه بندی: آیت الله بهائدینی احساس تکلیف انتخابات ریاست جمهوری یازدهم
طبقه بندی: هاشمی رفسنجانی فتنه 88 انتخابات ریاست جمهوری نماز جمعه
By Ashoora.ir & Night Skin