فردا از آن ماست (موج سوم )
خطبه های نماز جمعه تهران فرصتی بود تا رهبر انقلاب اسلامی از فردی سخن به میان بیاورند که طی سال های اخیر عمده ترین نقدهای جریان اصولگرای کشور متوجه او بود. مقام معظم رهبری به سابقه انقلابی آقای هاشمی اشاره کردند و همزمان برخی اختلاف نظرها را مورد توجه قرار دادند. ایشان ضمن تأکید بر اینکه آقاى هاشمى از اصلىترین افراد نهضت در دوران مبارزات بوده اند، فرمودند: «من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلافنظر دارم، که طبیعى هم هست؛ ولى مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگرى فکر کنند.»(1) ایشان همچنین به اختلاف نظرهای آقای هاشمی و رییس جمهور اشاره کردند و نظر رییس جمهور را به نظر خود نزدیکتر دانستند. ایشان افزودند: «البته بین ایشان و بین آقاى رئیس جمهور از همان انتخاب سال 84 تا امروز اختلافنظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینهى مسائل خارجى اختلافنظر دارند، هم در زمینهى نحوه اجراى عدالت اجتماعى اختلافنظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلافنظر دارند؛ و نظر آقاى رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است.» رهبر انقلاب همچنین تأکید میکنند: «من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلافنظر داریم، که طبیعى هم هست؛ ولى مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگرى فکر کنند.» (2) به نظر می توان از تأکید رهبر انقلاب مبنی بر قرابت بیشتر نظر رئیسجمهور با ایشان، تشخیص صحیح جریان ارزشی کشور در معادلات سیاسی را دریافت. چرا که استنباط بدنه ارزشی تا کنون از تأییدات رهبری و مواضع 2 طرف میدان سیاسی کشور یعنی آقای هاشمی و آقای احمدینژاد همین قرابت نزدیک تر مواضع رییس جمهوری به گفتمان انقلاب و مطالبات رهبری بوده است. بازخوانی اختلاف نظرهایی که رهبری از آن سخن می گویند و بررسی مواضع ایشان می تواند نقدهای آتی را که طبعاً باید قائم به حق باشند، متکی به مواضع ولی فقیه، دقیقتر و حساب شدهتر رقم بزند. رهبر انقلاب طی سال های گذشته بارها و بارها در عین برشمردن دستاوردهای دولت سازندگی و سابقه انقلابی آقای هاشمی، برخی کاستی ها و سیاست های نادرست را مورد توجه قرار داده اند که اتفاقاً همان سیاست ها امروز نیز بعضاً محل اختلاف نظر است و در این میان جریان ارزشی کشور با استناد به همین مواضع رهبری است که می تواند خط صحیح مطالبهگری را پی بگیرد که در ادامه این گزارش به برخی از این محورها اشاره شده است: الف) مادی گرایی و اشرافی گری در سایه سازندگی رهبر انقلاب در باب تبیین عبرت های عاشورا این گونه می فرمایند: «عبرتگیرى از عاشورا این است که نگذاریم روح انقلاب در جامعه منزوى و فرزند انقلاب گوشهگیر شود. عدهاى مسائل را اشتباه گرفتهاند. عدهاى، سازندگى را با مادیگرایى، اشتباه گرفتهاند. سازندگى چیزى است، مادیگرى چیز دیگرى است. سازندگى یعنى کشور آباد شود، و طبقات محروم به نوایى برسند.... سازندگی همان کاری بود که علی بن ابی طالب(ع) می کرد... آن بزرگوار با دست خودش نخلستان آباد می کرد، زمین احیا می کرد، درخت می کاشت، چاه می کند و آبیاری می کرد. این سازندگی است. دنیا طلبی و ماده طلبی کاری است که عبیدالله بن زیاد و یزید می کردند. چه وقت آن ها چیزی را به وجود می آوردند و می ساختند؟ آن ها فانی می کردند، می خوردند و تجملات را زیاد می کردند. این دو تا را نباید با هم اشتباه کرد. امروز یک عده به نام سازندگی خودشان را غرق در پول و دنیا و ماده پرستی می کنند. آیا این سازندگی است؟»(3) ایشان همچنین بارها و بارها نسبت به سطح زندگی مسئولین هشدار دادند و برخی عملکردهای نادرست را گوشزد کردند. ایشان در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام فرمودند: «اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولى ما ریشمان را گذاشتهایم، همین کافى است؟! نه، ما هم مترفین مىشویم. واللَه در جامعهى اسلامى هم ممکن است مترف به وجود بیاید. از آیهى شریفهى "و اذا اردنا ان نهلک قریة امرنا مترفیها ففسقوا فیها" بترسیم. تُرف، فسق هم دنبال خودش مىآورد. اندازه نگهدارید؛ دولت مخارجش زیاد و سنگین است.»(4) ایشان به مواردی اشاره می کردند که از بیت المال خرج تغییرات دکوراسیون برخی مسئولین می شود: «اگر مبلغى از مخارج دولت، عبارت از تغییر دکوراسیون اتاق مدیر کل و معاون وزیر و وزیر و فلان مسئول قضایى و فلان مسئول در بخشهاى گوناگون دیگر باشد، این جرم و خطاست. اگر یکى از مخارج دولت این باشد که فلان تعداد ماشین جدید بیاوریم و بین دستگاهها تقسیم بکنیم، ما حق نداریم این را جزو مخارج دولت حساب کنیم و به حساب آن از سوبسید مردم بزنیم. نه، این خلاف است. براى این کارها حد بگذارید. دستگاهها باید بخشنامه کنند و در مورد این تغییر دکوراسیونها و تغییر خانهها و خرجهاى اضافى حدى معین بکنند. من نمىگویم مثل بعضى از تندروها باشیم که مىگویند در مسجد بنشینیم و وزارت کنیم؛ نه، در مسجد نمىشود. وزارت کردن، یک ساختمان و 4 تا اتاق و تعدادى مسئول و یک مقدار هم بالاخره امکانات براى زندگى آن آقایى که مىخواهد خدمت بکند، مىخواهد؛ اما باید در حدى باشد.» بیانات رهبر انقلاب کاملاً صراحت داشت. ایشان افزودند:«گاهى از جاهایى گزارشهاى نومیدکنندهای مىرسد و در برخى موارد انسان واقعاً عرق شرم بر پیشانیش مىنشیند؛ رعایت کنید. سؤال مىکنیم که چرا ماشین لوکس و نو و مدل بالا؟ مىگویند که اشکال امنیتى داریم! چه اشکال امنیتى؟! آقایان مسئول در شوراى امنیت کشور یا جاهاى دیگر، بنشینند معین کنند و مسأله را در جایى ببُرند؛ من هم اگر باید دخالت کنم، بگویید در جایى دخالت کنم. این چه وضعى است که همینطور بىحساب و کتاب جلوى هر وزارتخانه و ادارهیى، دهها ماشین به رنگهاى گوناگون متعلق به مسؤولانِ آنجا به چشم مىخورد؟! چه کسى چنین چیزى را گفته است؟» ایشان ادامه دادند: «گزارش آمده که روحانى عقیدتى، سیاسى در یکى از دستگاهها، خودش ماشین دارد، ولى ماشین دولتى سوار مىشود! من نوشتم که حق ندارد، این کار را بکند. براى من جواب آمد که این کار رویه است و همه مىکنند! این آقا خودش یک ماشین دارد، که براى خودش لازم است؛ یکى هم خانمش دارد و نمىشود که خانمش از این ماشین استفاده کند! عجب! این چه حرفى است؟ من الآن اعلام مىکنم و قبلاً هم نوشتم و این را گفتم که آن وقتى که آقایان امکانات شخصى دارند، حق ندارند از امکانات دولتى استفاده بکنند. اگر ماشین دارید، آن را سوار شوید و به وزارتخانه و محل کارتان بیایید؛ ماشین دولتى یعنى چه؟ واللَه اگر من از طرف مردم مورد ملامت قرار نمىگرفتم که مرتب ملاحظهى جهات امنیتى را توصیه مىکنند، بنده با ماشین پیکان بیرون مىآمدم. به حد ضرورت اکتفا کنید و اندازه نگه دارید؛ اینها ما را از مردم دور مىکند، روحانیون را از مردم دور مىکند. روحانیون، به تقوا و ورع و بىاعتنایى به دنیا در چشمها شیرین شدند. بدون ورع و بدون دورانداختن دنیا، نمىشود در چشمها شیرین ماند. مردم رودربایستى ندارند؛ خدا هم با کسى رودربایستى ندارد.»(5) اما رهبر انقلاب در خصوص این دولت چه فرمودند؟ در این مقایسه هاست که ارزش ها مشخص می شود. مقام معظم رهبری در خصوص دولت نهم فرمودند: «امتیازتان به همین است که خودتان را با مردم هم سطح کنید، به شکل مردم و در میان مردم باشید، با مردم تماس بگیرید، با آنها انس پیدا کنید، از آنها بشنوید. این امتیاز بزرگی است و در شما هست؛ آن را حفظ کنید و نگه دارید.»(6) مدیریت کشور از پشت میز در مقابل مدیریتی که خود را به اقصی نقاط کشور و دور افتاده ترین روستاها می رساند، اشرافیگری برخی مدیران در مقابل ساده زیستی و مشی مردمی دولت نهم و... همه و همه اختلاف هایی است که وجود داشته و نمی توان آن را کتمان کرد. این به 2 مشی مدیریتی بر می گردد. مدیریتی که اشرافیتساز می شود و مدیریتی که در آن ساده زیستی ارزش است. ب) عدالت اجتماعی برقراری عدالت اجتماعی از مواردی بود که در دولت سازندگی و درگرماگرم توسعه اقتصادی با وجود تأکیدات مکرر رهبر انقلاب مورد توجه جدی قرار نگرفت. رهبر انقلاب در دیدار با آقای هاشمی و کابینه دولت سازندگی در پایان دوره 8 ساله بر همین واقعیت صحه گذاشتند. ایشان ضمن تمجید از سازندگیهای انجام شده فرمودند: «من نمىخواهم بگویم که همهى آرزوهاى ما برآورده شده است. از قبیل مسائل مربوط به عدالت اجتماعى و مسائل مربوط به قشرهاى گوناگون، کارهاى زیادى وجود دارد که بایستى به مرور انجام گیرد و انشاءاللَه دولتهاى بعدى آنها را انجام خواهند داد.»(7) تصریح رهبر انقلاب بر باقی ماندن کارهای زیادی در حوزه عدالت اجتماعی در حالی بود که ایشان از آغاز به کار دولت سازندگی بارها و بارها با مشاهده مشی عملی دولت سازندگی نسبت به مغفول ماندن عدالت اجتماعی هشدار داده بودند. ایشان در دیدار مسئولان و کارگزاران کشور در همان سال آغاز به کار دولت سازندگی فرمودند: «در محیط سیاست داخلی، یکی از چیزهایی که لازم است، "عدالت اجتماعی" است. بدون تأمین عدالت اجتماعی، جامعهی ما اسلامی نخواهد بود. اگر کسی تصور کند که ممکن است دین الهی و واقعی -نه فقط دین اسلامـ تحقق پیدا کند، ولی در آن عدل اجتماعی به معنای صحیح و وسیع آن تحقق پیدا نکرده باشد، باید بداند که اشتباه میکند. هدف پیامبران، اقامهی قسط است: "لیقوم الناس بالقسط".»(8) در حالی که حرف و حدیث هایی در خصوص ناسازگاری توسعه و عدالت عمچنان وجود داشت، ایشان در سال 74 تأکید کردند: «آنچه که در این بین بایستی با وسواس و دقت دنبالش باشید، مسأله «عدالت اجتماعی» است که با رشد و توسعه هم سازگار است. بعضی این طور تصور میکردند -شاید حالا هم تصور کنند- که ما بایستی دورهای را صرف رشد و توسعه کنیم و وقتی که به آن نقطه مطلوب رسیدیم، به تأمین عدالت اجتماعی میپردازیم. این فکرْ اسلامی نیست.»(9) ایشان در سال 75 هم باز همین مسئله را مورد توجه قرار دادند و فرمودند: «ما اگر سازندگی را باز هم پیش ببریم، اما در جهت استقرار عدالت و از بین بردن تبعیض و ایجاد برابری حقوق و احیای کرامت زن و مرد مسلمان فعالیتی نکنیم، موفقیتی به دست نیاوردهایم. موفقیت، آن وقتی است که بتوانیم معنویت و دین و اخلاق و عدالت و معرفت و سواد و تواناییهای گوناگون را در میان جامعه مستقر کنیم.»(10) روند توسعه و استقراض بی حد و حصر خارجی در سایه سیاست های برگرفته از اسلوب اقتصاد آزاد، تورم 50 درصدی را به مردم تحمیل کرد. برخی می گفتند اگر می خواهیم پیشرفت کنیم، باید جمعی از مردم زیر چرخ های توسعه له شوند. اگرچه تاکیدات و هشدارهای مکرر مقام معظم رهبری برخی عقب نشینی ها از سیاست های گذشته را رقم زد و موجب بهبود شاخص هایی چون ضریب جینی شد، اما این همه آن گونه که باید راه به جایی نبرد. محمد علی نجفی با اشاره به عقب نشینی هاشمی از برخی سیاست های اقتصادی در دوره سازندگی می گوید: «من فکر می کنم عقب نشینی آقای هاشمی 2 علت داشت، یکی اینکه به هر حال برنامه های اقتصادی ایشان با مشکلات جدی مواجه شده بود. البته خودشان معتقد بودند که این برنامه ها شکست نخورده است. من هم معتقدم این برنامه ها درصد بالایی از موفقیت را داشت. ولی کمی تحمل و تأمل نیاز داشت که برخی نقاط ضعف این برنامهها را بپوشانیم تا یک برنامه مناسب تری را به اجرا بگذاریم... بخشی از آن هم به نظرات و مخالفت های مقام رهبری با آن برنامه ها و روش ها مربوط می شد. آقای هاشمی هم به عنوان رئیسجمهور باید رهنمودها و سیاست های کلی رهبری را لحاظ می کردند. طبیعی بود که وادار به عدول از نظرات خود شوند و عقب نشینی هایی داشته باشند.»(11) اختلاف بر سر عدالت اجتماعی، رسیدگی به محرومین جامعه و نحوه اداره کشور همان چیزی است که این سال ها نیز بروز داشته است و موجبات برخی مخالفت ها با سیاست های دولت را فراهم آورده است. از آن جمله می توان به "گداپروری" خواندن طرح سهام عدالت دولت نهم اشاره کرد. مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ حکم دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی فرمودند: «چیزى که امروز، در دوران بازسازى، مسئولین کشور، همکاران دولت، مدیران درجهى 2 و 3 در دستگاههاى دولتى، تا پایینترین ردهها، باید با دقت مراقب باشند، این است که در این دوران بدانند خطر رسوخ و نفوذ فساد، جدى و فلج کننده است. واقعاً فلج کننده است! در این کار، فساد که نمىگوید "من فسادم"! فرد مفسدى که دیگران را به وادى فساد مىکشاند فساد مالى، فساد کارى، قرارهاى نامشروع و ناموجه در زمینههاى مسائل کارى کسى که انسان را تشویق مىکند و مىلغزاند به این سمت، از اول نمىگوید "من آمدم که شما را فاسد کنم." اول با یک عنوان موجه؛ با یک چیز کوچک وارد میدان مىشود. انسان است و آسیبپذیرىِ شدید. انسان، به شدت آسیبپذیر است. لذا، خیلى باید مراقب بود.»(12) رهبر انقلاب 2 سال بعد هم در دیدار با رئیسجمهور و هیئت وزیران بر همین نکته تاکید کردند. ایشان فرمودند: «یکی از وظایف امروز آقایانْ مبارزه با فساد است؛ چون کشور به ثمردهی رسیده و وقت میوهچینی است. زحمات گذشته شما به تدریج ثمر میدهد و امکانات در کشور در حال افزایش است. چنین موسمی همیشه و در همه تاریخ، موسم خطرناکی بوده است. موسم ورود آدمهای سوء استفاده کن و فرصت طلب و کج دست و بددل و سیاهروست که وارد میشوند و اگر توانستند، از غفلتها سوء استفاده میکنند. خیلی مراقب این جهت باشید...هر جا که با این مسأله در مجموعه خودتان برخورد کردید، با کمال قدرت و بدون هیچ گونه اِبا و امتناع و با تکیه بر همان روشها و طریقههای قانونی - که بحمدالله ما برای همه این کارهای اساسی قانون داریم - با آن مبارزه کنید.»(13) تأکیدات مکرر رهبر انقلاب بر مبارزه با فساد در حالی بود که بعدها کرباسچی شهردار تهران، چهره برجسته حزب کارگزاران و از نزدیکان آقای هاشمی به خاطر تخلفات مالی روانه زندان شد. تأکیدات رهبری در حالی بود که بعدها آقای هاشمی سید حسین موسویان را که به اتهام امنیتی در دادگاه محکوم شد، قبل از صدور رأی با فاصله چند صندلی در کنار خود جای داد. و این همه در حالی بود که هاشمی قرص و محکم پشت دانشگاه آزادی ایستاد که هنوز حتی در حکم ریاست جاسبی بر آن شبهه قانونی وجود دارد. اما رهبر انقلاب در خصوص دولت نهم چه فرمودند؟ ایشان جرأت مقابله با فساد را از امتیازات دولت برشمرده و افزودند: «مقابلهى با فساد خیلى کار سختى است. یک وقتى بنده گفتم که این اژدهاى هفت سرِ فساد را به این آسانى نمیشود قلع و قمع کرد؛ خیلى کار سختى است. نه اینکه حالا بگویم قلع و قمع شده؛ نخیر، الان هم قلع و قمع نشده؛ لیکن جرأت مقابلهى با آن هست. خب، وقتى که اجزاء مجموعه، خودشان آلودهى به فساد نباشند، طبعاً جرأتشان بیشتر است. بسیارى از مجموعههاى قبلى هم حقیقتاً پاکیزه بودند -یعنى آلودگى نداشتند- اما بالاخره جرأت در مقابلهى با فساد یک امتیازى است که در شما هست.»(14) ت) مسائل خارجی از جمله مواردی که مورد انتقاد آقای هاشمی طی این سالها قرار داشت عملکرد دولت نهم در حوزه سیاست خارجی بود. هاشمی رفسنجانی مرداد ماه سال گذشته در جمع اعضای جامعه اسلامی دانشگاهیان به عملکرد دولت در حوزه های مختلف اشاره کرد و گفت: «اینگونه که کشور دارد اداره میشود، نمیتوانیم راضی باشیم که مسلمانان خوبی هستیم و یا الگوی جهانی شویم.»(15) او قطع گاز در زمستان را به عنوان مصداق ادعای خود برشمرد و افزود: «این مسائل و مشکلات به ضعف مدیریت بر میگردد. در مساله سیاست خارجی نیز همین گونه است... شعار زیاد داده میشود، ولی در عمل ضد فرهنگ عمل میشود. »(16) شعاری خواندن عملکرد دولت در حوزه سیاست خارجی در حالی بود که رهبر انقلاب بارها و بارها جهت گیری دولت در این حوزه را صحیح ارزیابی کرده بودند و از کسانی سخن به میان آورده بودند که می خواهند "همین را به عنوان نقطه ضعف وانمود کنند". ایشان فرموده بودند: «من قبول نمیکنم حرف آن کسانى را که تصور میکنند ملت ما به خاطر پایبندى به مبانى و اصول خود، در دنیا خوار شده است، از چشم افتاده است؛ ابداً.»(17) ایشان همچنین تأکید کردند: «مسئله اعاده عزت ملى و ترک انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زیاده طلبى سیاست هاى دیگران و ترک شرمندگى در مقابل غرب و غربزدگى را هم انسان در این دولت احساس میکند؛ عزت ملى و استقلال حقیقى و معنوى از اینجا حاصل مى شود.» (18) پینوشتها: 1-
پ) مقابله با فساد
2-
3-
4-
5-
6-
7-
8-
9-
10-
11-
12-
13-
14-
15-
16-
17-
18-
طبقه بندی: احمدی نژاد هاشمی رهبر
By Ashoora.ir & Night Skin