فردا از آن ماست (موج سوم )
هاشمی رفسنجانی در گفتگویی که با علی ?- روابط حضرتعالی، با رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت ?- اختلافات فیمابین شما و «آقا» چگونه به وجود میآید و ?- مبنای آن فرمایشی را که در جمع دانشجویان عزیز فرمودید، که «خامنهای عشق من است»، چیست؟ ?- نظر صریح جنابعالی را در خصوص حمایتهای پیدرپی و بیدریغ مقام معظم رهبری، از دولت نهم و شخص رئیس محترم جمهور، چیست؟ ?- چرا تا کنون هرگز هیچ حمایت آشکار و پنهانی را از دولت نهم انجام ندادهاید؟ ?- راجع به گرانیهای افسار گسیختهتر فعلی و تورم بیلجامتر از دولتهای گذشته، چه میگویید؟ ?- سیاستهای سیاست خارجی دولت نهم را چگونه ارزیابی میکنید؟ ?- لطفاً نظر خود را به صورت واضح در خصوص انتخابات دهم ریاست جمهوری بیان بفرمایید. ?- آیا در انتخابات دهم ریاست جمهوری نامزد میشوید؟ ??- بنده(زادسر)، اصولگرایی و اصلاحطلبی مصطلح را، قبول ??- جناب آقای هاشمی رفسنجانی، شما که سالهای سال، ریاست ??- آیا اجازه میدهید که بخشهایی از فرمایشات امروز حضرت مستطاب عالی و سؤالات این بنده کوچک درگاه پروردگار، قلمی و منتشر بشود؟
زادسر نماینده مجلس هفتم از روابط خود با آیت الله خامنه ای مقام معظم
رهبری سخن گفت و دیدگاه هاشمی را درخصوص دولت نهم
و انتخابات ریاست جمهوری
منعکس کرد. این گفت و گو در سایت شخصی علی زادسر منتشر شده است.
آیةالله خامنهای مدظله، چگونه روابطی است؟، آیا عاطفی و عرفانی است و یا
سیاسی و یا کاری است؟
روابط من با آیتالله خامنهای، هم
عاطفی است و هم معرفتی و هم سیاسی و هم کاری. معرفتی است؛ زیرا عمیقاً
همدیگر را میشناسیم، خلقیات، عادات، روحیات و افکار هر یک از ما برای
دیگری روشن و بسیار نزدیک است و بدین جهت است که حقیقتاً عاطفی است.
سیاسی است؛ زیرا من و آقای خامنهای عمده عمر خود را با همکاری سیاسی گذرانیدهایم و با سیاست عجین شدهایم.
کاری
است؛ چونکه در طول نیم قرن گذشته، آقای خامنهای و من، در حقیقت لازم و
ملزوم هم و مکمل یکدیگریم، در طول مبارزه، تمام کارهای (حداقل پنجاه و چند
سال عمر) من و ایشان، در راستای سروسامان دادن به امور انقلاب اسلامی،
اداره کشور، و رتق و فتق مشکلات سخت روزگار دفاع مقدس ملت شجاع و مسلمان
ایران، بوده و هست.
برای رفع آنها چه میکنید و اگر ممکن است نمونههایی از اختلافات و کیفیت
حل آنها را، بیان بفرمایید.
البته که اختلافات داریم. مگر
میشود دو تا انسان با یکدیگر هیچ گونه اختلافی نداشته باشند، احتمالاً آن
چیزی که موجب پرسش شما است، اختلاف در امور مهم و سیاستهای کلان کشور در
داخل و خارج است. من و رهبری، در موارد اختلافی، با یکدیگر بحث میکنیم تا
یکی از ما دو نفر مجاب بشود. اگر من قانع شدم که تکلیف روشن است، اگر مقام
معظم رهبری ادله و توجیهات مرا پذیرفتند، خوب مطابق تکلیف خود عمل میکند،
اما اگر هیچکدام از ما نظرات دیگری را نپذیرفتند و از براهین و توضیحات
ارائه شده متقاعد نشدند، چه باید کرد؟، این موضوع را با آقا به مباحثه
گذاشتیم و سرانجام با دلیلی که میگویم، بنده خود را مکلف دیده و میبینم
که از نظرات و اوامر ولی امر، تمکین و تبعیت کنم، و آن دلیل این است که
ایشان در فرض عدم قناعت، حجت شرعی در پذیرفتن نظرات مرا ندارند، ولیکن من
جهت عمل به نظرات و تصمیمات متخذه از سوی ایشان به عنوان رهبری، عندالله
حجت شرعی و قانونی دارم.
و اما ذکر چند مثال در خصوص اختلافنظرها:
دو نمونه را میگویم که مربوط به گذشته خیلی دور هم نمیباشد، فقط به عنوان مثال؛
نمونه
اول؛ بنده بنا به دلایل محکمی که داشتم، با نامزد شدن خودم برای مجلس
خبرگان رهبری، مخالف بودم، مقام معظم رهبری از من توضیح خواست و دلایل مرا
نپذیرفت و به من امر کردند که باید ثبت نام کنید، و اضافه کردند که
نامنویسی شما در انتخابات مجلس خبرگان یک تکلیف الهی است و واجب، گفتم من
که بر خودم واجب نمیدانم، شما که واجب میدانید، تهیه مقدمات آن نیز بر
شما واجب است. مقدمات مورد نظر را گفتم که ایشان پذیرفتند و عملی کردند و
من هم نامزد شدم.
نمونه دوم؛ بنا بر دلایل متعدد سیاسی، اقتصادی،
مدیریتی، به عملکرد دولت نهم انتقاد دارم به جز در مورد تخلف از سیاستهای
کلی که نظارت بر آن از وظایف مجمع است، سکوت کردهام تا با نظرات علنی
مقام معظم رهبری، مخالفتی انجام نگیرد.
آنچه
را که در جمع دانشجویان گفتم سیاسی نبود، بلکه واقعیت را گفتم. من آقای
خامنهای را دوست میدارم و هرگز به جهت ملاحظات سیاسی و حکومتی، آن موراد
را مطرح نساختم و تکرار میکنم که طی حداقل پنجاه سال گذشته در این کشور
دو نفر از من و آقای خامنهای به یکدیگر نزدیکتر، کسی را نمیشناسم.
در
این قسمت نگارنده فرمایش حضرت ایشان را قطع کرد و عرض کرد خدا را شکر حاج
آقا، اگر شما و مقام معظم رهبری، با هم اختلاف و افتراق نداشته باشید هرگز
به این مملکت آسیب نخواهد رسید، دولتها میآیند و میروند، مهم یکی بودن
و همدلی و همراهی شما و ولی امر مسلمین است. جناب ایشان فرمودند مطمئن
باشید که ما هرگز از هم جدا نخواهیم شد.
من
اینجوری خودم را راضی و قانع میکنم که رهبر معظم انقلاب اسلامی، تحلیلی
را از اوضاع دارند که تشخیصشان این است که اگر از دولت دفاع و پشتیبانی
نکنند، ممکن است دولت برای ادامه کار با مشکل جدی مواجه شود و در شرایط
فعلی این به صلاح نیست.
موضع
من در حق دولت نهم همان سکوت من است و فکر نمیکنم که رهبر معظم انقلاب در
این زمینه چیز بیشتری از من بخواهد، زیرا ایرادات و انتقادات مرا به این
دولت در ابعاد گوناگون، مستحضر میباشند.
در
شرایط فعلی و با توجه به حساسیت فوقالعادهی کشور در ابعاد داخلی و
خارجی، بهتر آن است که من وارد بحث نشوم، اهل سیاست و آنان که سری در کتاب
و دعا دارند میدانند که من با این اوضاع مخالف هستم و راه حل هم دارم.
البته کسی مساعدت و مشاورهای را طالب نشده است و من هم سکوت را ترجیح
میدهم. ضمناً میپذیرم که در گذشته نیز اشکالات اقتصادی و تورمی بوده
است، اما هرگز چنین نبوده و ….
به همان دلایلی که در رابطه با مسایل اقتصادی سخن نگفتم، پیرامون سیاستهای خارجی دولت نهم نیز، بهتر است که سکوت را انتخاب کنم.
در
مورد انتخابات دوره دهم، اعتقاد من همان است که در جلسه جامعه روحانیت
بحث شد و آن این است که چنانچه همه کسانی که خود را به هر نوعی جزو
اصولگرایان میدانند، یکی از چهار نفر مطرح شده یعنی ؛ حجج اسلام
ناطقنوری و روحانی و آقایان لاریجانی و ولایتی را، نامزد کنند و متفرق
نشوند، بنده نیز به سهم و توان خود از نامزدی آن نامزد واحد، حمایت خواهم
کرد، و با جریان اصلاح طلب هم موافقت بشود که سهم مناسبی را در کابینه و
مدیریت اجرایی کشور داشته باشد که امید بر موفقیت چنین طرحی نیز فراوان
است.
نه، در انتخابات دهم ریاست جمهوری، نامزد نخواهم شد.
ندارم و بسیاری از مدعیان هر دو را به ریاستگرایی و قدرتطلبی، متهم
میکنم و برای خودم دلایل متقن و تجربی دارم، نظر شما(هاشمیرفسنجانی)، در
این باره چیست؟
قبل از جواب سؤال دهم نگارنده، حضرت ایشان
پرسید که دلایل شما از اینکه اصولگرایان و اصلاح طلبان را به طور کامل
قبول ندارید چیست؟ و من هم خلاصهای از مشاهدات عینی و تجارب عملی خودم را
که در پایان این نوشتار، تفصیل آنها را که قبلاً در مقالهای با عنوان
«نقد احمدینژاد و دولت نهم به سبکی دیگر» تشریح شده است، تقدیم میدارد.
در پاسخ به عرایض بنده فرمودند که من نظرات شما را رد نمیکنم البته به طور مطلق هم تأیید نمیکنم.
قوهی مقننه و نمایندگان مجلس را عهدهدار بودهاید، چرا برخی از
نمایندگان اداوار مختلف مجلس شورای اسلامی، بجای انجام وظیفه خطیر
نمایندگی، برابر آنچه که قانون اساسی برای آنان تبیین فرموده است، سعی بر
رفیق شدن با وزیران، معاونان و رؤسای سازمانها دارند و عدهای از آنان
نیز هواداران جدی بعضی از وزارتخانهها در وقت بررسی بودجه در مجلس و
هنگامهی طرح استیضاحها و تحقیقوتفحصها، میشوند؟
پرسش
یازدهم مرا نیز با تأسف و تأثر پاسخ گفت و اوج غم و غصه خود را از اینکه
چرا برخی چنین میکنند و چرا مجیزگویی و چاپلوسی و پستخواهی به هر قیمتی،
تا بدین حد در جمهوری اسلامی پیشرفت کرده است، پنهان نکردند.
برای
نوشتن مطالبی را که گفتم و انتشار آنها، منعی نمیبینم، ولیکن چنانچه قبل
از منتشر شدن، آن را ببینم بهتر است. الحمدلله چنین شد و ریاست محترم مجلس
خبرگان رهبری، متن کامل این پرسش و پاسخ را به انضمام مقدمه و مؤخره آن
ملاحظه، و تأیید کردند. (مطالب مربوط به خودشان را منظور است).
طبقه بندی: هاشمی دولت رهبری
By Ashoora.ir & Night Skin