فردا از آن ماست (موج سوم )
مناظره مهم دکتر احمدینژاد و مهندس موسوی چهارشنبه شب به صورت زنده از شبکه سوم سیما پخش شد. بخش پنجم متن کامل این مناظره که به قضاوت مردم با پیروزی مطلق دکتر احمدینژاد به پایان رسید، به شرح زیر است: مجری: آقای موسوی 21 دقیقه صحبت کردند و آقای احمدینژاد 23 دقیقه. آقای احمدینژاد بفرمایید. احمدینژاد گفت: خیلی ممنونم از آقای موسوی اجازه بدهید باز آن حرفم را تکرار کنم. آقای موسوی من بعضی وقتها دلم می سوزد یک اطلاعاتی را شما مطرح می کنید که می دانم از روی بی اطلاعی است. من یک موردش را باز می کنم برای اینکه معلوم بشود که اطلاعات شما ازکجاست. دانشجویان ستاره دار، این ستاره دار از کجا درآمد که آقای موسوی امروز می کوبد در کله این دولت و استنادش هم به حرف یک عده ای است که من نمی دانم این عده کی هستند. موضوع ستاره دار در زمان آقای معین درست شد، سال 80. یعنی زمان دوست جناب آقای موسوی که امروز هم حمایت می کند از آقای موسوی. آنها آمدند از کارشناسی ارشد دربرابر قبولی ها، یک ستاره می زدند. یک ستاره یعنی شما در آموزش مشکل دارید، پرونده کم است، نقص دارد، برو بر طرف کن، دو ستاره، یعنی شما یک مشکلی در کمیته انضباطی داشتید، تخلفی داشتید، مراعات کنید. این در زمان جناب آقای معین وضع شد. درهمان سال اول این دولت منتفی شد، ما نفی کردیم، گفتیم این توهین به دانشجوست. وزیر علوم ما این را برداشت، آن وقت جالب است، آقای موسوی بهجای اینکه به دوستانش انتقاد بکند، به ما انتقاد می کند. من واقعاً متأسفم چطور اینجور شما قاطع قضاوت می کنید؟ شما می روید، دور شما جمع می شوند، ما هم می رویم مردم جمع می شوند، حرف می زنند. دیروز بنده در مشهد بودم، این چند صد هزار آدم، اینها مردم این مملکت نیستند؟ چرا شما خیال میکنید آنها که برای شما جمع می شوند، فقط آدم هستند و مردم ایران هستند، اتفاقاً شما دارید مردم را جدا می کنید، اینها را نگاه کنید، من اینها را آوردم، برای اینکه مشاهده کنید. شما فرمودید کتاب، بله بنده با شما همنظرم، نامه هم نوشتهام به وزیر ارشاد تذکر هم دادم آامارهای ما هم نشان می دهد نسبت به دوره آقای هاشمی و خاتمی ما کمترین میزان را داشتیم ازنظر کنترل من ان را هم قبول ندارم البته نامه مکتوب من خطاب به وزیر ارشاد هست. اما جناب آقای موسوی جنابعالی 8 سال نخست وزیر بودید تنها یک روزنامه منتقد وجود داشت آنهم ازسال 64 راه افتاد، که هفته ای یک یا دو نقد اقتصادی برشما می نوشت که آمار ارقامی که من اینجا دارم، الآن آن نقدها را تأیید می کند که خواهم گفت. چه فضایی شما برایش درست کردید، خود جنابعالی چند بار علیه آن یک روزنامه صحبت کردید. من متن سخنرانی شما را دارم، خواهش می کنم، مراجعه کنید، حافظه تاریخی نباید از دست برود که جنابعالی گفتید که شما در خط دشمنید. شما دارید ضد انقلابی عمل می کنید. شما دارید ضربه به کشور می زنید، در حالی که آن گزارشی که آن روزنامه نقد کرده بود، گزارشی بود از برنامه و بودجه خود جنابعالی، آمده بود، رفته بود در کمیسیون کشاورزی مجلس یکی ازافرادی که مرتبط بود، آن را گرفته بود، یک نقدی رویش نوشته بود. اینقدر فشار آوردید تا بخشی از آن نقدها تعطیل شد اما اینها را ببینید، اینها 4 سال تیتر توهین هایی است که به من و دولت شده است، تهمت ها بنده این ها را تحمل کردم، شما در سخنرانیهایتان بنده را به دیکتاتوری متهم کردید، این دیکتاتوری، کدام دیکتاتوری است، زمان آقای هاشمی هم همینطور بود. اینکه شما می گویید باهم مقایسه نکنید، اتفاقاً باید مقایسه کنم، زمان آقای هاشمی یک روزنامه منتقد من کاری به مواضع آن روزنامه ندارم، شخص رییس دولت بارها علیه آن روزنامه موضعگیری کرد تا بالاخره صدایش را انداخت. در زمان آقای خاتمی هم که معلوم بود، کسی مگر می توانست یک کلمه انتقاد کند؟ همان علمایی که جنابعالی میفرمایید، یکیاشان یک اظهار نظر کرد، کاریکاتورش را کشیدند که ما بعد از ملی شدن صنعت نفت دیگر نداشتیم که علیه علما کسی کاریکاتور بکشند. باز برای اینکه جنابعالی بدانید، یک دانشیاردانشگاه ما، پژوهشگر نمونه کشور ما، علیه سیاستهای پژوهشی یک مقاله نوشت. آنچنان مدیریت دانشگاه او را له کرد. توهین کرد. یک عده ای را راه انداخت. مرگ بر او مرگ بر او... حالا اینکه من می گویم، آقای موسوی، آقای هاشمی و آقای خاتمی حرف درستی است. شما سخنرانی دختر آقای هاشمی در جلسه ای که همسر شما و جناب آقای خاتمی هم حضور دارند را ببینید. ایشان قشنگ تشریح می کند و می گوید: دوره اصلاحات ادامه راه سازندگی است. در این دولت آسیب دیده است. ما آقای موسوی را می خواهیم برای اینکه استمرار همان راه است. یعنی اشرافیتی که جناب آقای هاشمی در این کشور پایه گذاری کرد، قرار است ادامه پیدا بکند. الآن نگرانی. آقای موسوی مردم هم می دانند. جنابعالی فرمودید افتخار می کنید به حمایت آقای هاشمی. معنایش چیست؟ بالاخره یک معنایی دارد. باور ما این است که صحنه گردان اصلی آقای هاشمی است. بالاخره ما می بینیم، رییس ستاد انتخاباتی چه کسی است و اینها کجا می روند و جلسه می گذارند و چگونه ارتباطاتشان را برقرار می کنند؟ شما نفرمایید که ارتباطی نیست. مگر می توانیم چشمان را ببندید، مگر ملت می تواند چشم خود را ببندد؟ این حلقه ها چه شده است؟ در این دولت چه خبر است؟ اینها فقط تیترهاست. 320 هزار تیتر توهین آمیز علیه دولت. ما نه یک روزنامه ای را بستیم، نه فشار آوردیم. هنوز هم دارند، می نویسند و به حمایت از شما علیه ما بدتر دارند، می نویسند. بحث های فراوانی کردید شما علیه این دولت. ما می خواهیم مقایسه ای داشته باشیم، بین 3 دولت که یادمان نرود چه بود در 3 دولت. امروز چه شده است؟ شما فرمودید رابطه با روحانیت. شما بالاخره چند بار رفتید پیش مراجع. عددش را بگویید که بنده و مردم هم بدانیم. رابطه این دولت با علما رابطه بسیارخوبی است. شما چه ادعایی می کنید؟ معنایش نقض حریت نیست. رابطه، رابطه بسیارخوبی است ولی من تعجب می کنم. کسانی که نگاهشان و نظرشان را نسبت به مسایل اصلی و فکری بیان نکرده اند، چطورمیروند روی این مسایل جزیی انگشت می گذارند و می خواهند نتیجه کلی بگیرند. شما دولت را به بی قانونی و دیکتاتوری متهم کردید. دوره خودتان را یادتان هست، جناب آقای موسوی. بر خلاف قانون اساسی آن حداقل اختیارات رییس جمهوری را با فضاسازی سیاسی از او گرفتید. شما باید وزیران خودتان را می بردید، رییس جمهور تأیید بکند. برای اینکه اختلاف نظرداشتید، کاری کردید امام وارد شد و امام یک گروهی را گذاشت، برای اینکه وزرا تعیین بشوند، یعنی عملاً اختیار رییس جمهور از دست رفت. در بین نمایندگان مجلس، کسی آیا جرأت داشت، علیه شما حرف بزند؟ یادتان هست که دوستانتان چه کردند؟ یکبار نمایندگان به شما رأی منفی دادند، رأی هم مخفی بود، اسامی اینها را رفتند، استخراج کردند، اعلام کردند. اینقدرعلیه اینها اسلام امریکایی، اسلام امریکایی گفتند که بعضی ازاینها اصلاً خانه نشین شدند. این فضای تحمل. دولت بعدی هم همان است. شما می گویید نظر نظام آن بوده است، خوب الآن نظر نظام این است. شما چرا خودتان را جای نظام می نشانید. بنده موضع گیری کردم، علیه ماجرای هولوکاست. رهبری هم تأیید کرد، ملت هم تأیید کردند. کی هست اینجا توی نظام که می گویید، نظام تصمیم دیگری گرفته است، اگر از دید مردم صحبت می کنید، بالاخره مردم درشرایط مختلف مواضع خودشان را اعلام کردند. شما دولت را به بیقانونی متهم کردید. من نمی خواهم وارد این بشوم که 95 میلیارد تومان ازحساب بانک مرکزی دردولت شما بدون مصوبه مجلس برداشته شد. درتعطیلات تابستان، وقتی مجلس آمدید، دعوایی در کشور درست شد. مجری برنامه: آقای احمدینژاد وقت شما تمام است. احمدینژاد: 10 دقیقه تمام است؟ پس یک جمله را اجازه می دهید، بگویم. من می خواهم یک مقدار راجع به این مدارک دانشگاهی صحبت کنم. شما آقای خاتمی را دکتر خطاب کردید. می دانید طبق مقررات ما کسی می تواند خطاب دکتر بشود که دکترای قطعی دانشگاهی داشته باشد یا حداقل امتحان جامع را گذرانده باشد. ایشان لیسانس فلسفه است، محترم هستند. اما بالاخره شما بیان کردید. آیا من می توانم راجع به پرونده آموزشی یک خانم صحبت کنم؟ بگویم؟ مجری: آقای احمدینژاد وقت شما تمام شد. احمدینژاد: دوربعد صحبت کنم. مجری: بله. دور بعد. خیلی متشکرم.
طبقه بندی: احمدی نژاد هاشمی انتخابات مناظره میرحسین
By Ashoora.ir & Night Skin