سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























فردا از آن ماست (موج سوم )

بسم الله الرحمن الرحیم
برسد به دست آقای میرحسین موسوی – قسمت دوم

پلان ششم: فارسی را پاس بداریم(1)
·اعتراف کردن : خبر کردن، اِذعان، اقرار کردن، بزیان خویشتن به چیزی اقرار کردن، بر خطای خود اقرار کردن و...
· تعریف کردن: آگاهانیدن، حقیقت امری را بیان کردن، ستودن تمجید کردن، ستایش کردن و توصیف کردن و ...

*به
طور خلاصه اینگونه می توان نتیجه گرفت که تعریف از سر اختیار است و
خوشایند معرف،اما اعتراف از سر جبر بوده و شاید آنچه گفته می شود
ناخوشایند معترف.

پلان هفتم: اعتراف یا تعریف؟
آقای
میرحسین موسوی: ((متأسفانه صداوسیما که به رسانه‌تبلیغاتی تبدیل شده از
نکات مثبتی که بنده در خصوص دولت مطرح کرده بودم سوءاستفاده کرد و بنده
تصمیم گرفتم از آن روز به بعد فقط از دولت انتقاد کرده و از حمایت دولت توبه کردم)).

جناب
آقای میرحسین موسوی،صرف نظر از اینکه در حال حاضر صدا و سیما برنامه های
انتخاباتی چه کسانی را بیشتر پوشش می دهد،لازم است تا مطالبی را خدمت شما
عرض کنم.آنچه را که شما از آن به عنوان حمایت و تعریف و تمجید از دولت بر
زبان آوردید،نمی توان حمایت و تعریف نامید.آنچه که شما در تبلیغات
انتخاباتی خود از آن یاد می کنید،یعنی:توجه به آرمان های امام(ره) و
انقلاب اسلامی،پشتیبانی از ولایت فقیه،توجه به قشر محروم و مستضعف،ادامه
سفرهای استانی(به شیوه ای دیگر)،ادامه طرح سهام عدالت،ادامه دادن فرآیند
تکنولوژی هسته ای و ... ، همه و همه اعتراف شما و
همراهان اصلاح طلبتان بر یک واقعیت است و آن واقعیت چیزی نیست مگر درک شما
و همفکرانتان از موفق شدن و مورد قبول واقع شدن تغییراتی که طی چهار سال
گذشته در سطح الگوهای مدیریتی، ارتباطی و رفتاری رخ داده است.شما معترفید به اینکه دیگر دوران ریاست و حکمرانی بر مردم گذشته و نمی توان با ادبیاتی از روی تکبر با مردم سخن گفت.زمان آن نیست که یا با ایجاد ترس از دستگاه های امنیتی کشور به مردم حکم راند و یا برای این مقصود،خود را مراد خواند و مردم را به
مریدی فراخواند تا در نهایت پس از هشت سال به این نتیجه رسید که برای
پوشاندن شکاف ها و برقراری ارتباط با مردم،به حلقه های مفقوده ای چون
((یاری)) نیاز است. دریافته اید که دیگر دولت اشراف گرا نه تنها جلال و
جبروتی در ذهن ها و دل ها نمی آفریند،بلکه موجب نفرت و غضب امت
است.معترفید که دولت نهم در عرصه مدیریتی، پارادایم ها و قالب های تثبیت
شده چندین و چند ساله خان و خان سالاران و زر و زرسالاران را شکسته و خود
را خدمتگزار خان گزیده ها می داند و این عمل حس خوشایندی به مردم داده
است.دوستان اصلاح طلبتان اعتراف می کنند که آرمان های امام و انقلاب در دل
مردم زنده شده است و خاموشی این چراغ در حال حاضر ناممکن! و به خاطر  همین
احیاء شدن گفتمان امام (ره) است که می گویید : ولایت فقیه مانع کودتاست،اما
خود بهتر می دانید کسانی که روحیه اشراف گرایی،کاخ نشینی،شیفتگی به غرب و
مهم تر از همه، رفتار کودتایی دارند،امروز در کدام ستاد فعالیت می کنند و
کجا اتاق فکر تشکیل داده اند.این تناقض
را چگونه برای ملت ایران تشریح می کنید؟
نیک
دریافته اید که در سایه ولایت و دولت نهم بود که ارزش های اسلامی دوباره
جان گرفت و پر رنگ شد و اگر به این ارزش ها جانی تازه بخشیده نمی شد،امروز
شما باید به جای تحریک عواطف مذهبی با رنگ سبز سیادت،رنگ مشکی را برمی
گزیدید.چون همانگونه که شاعر گفته: مشکی رنگ عشقه! و البته به جای شال سبز باید از کراوات بهره می بردید،زیرا تمام آرزوی تئوریسین های اصلاحات و میرزاملکم خان ها، غربی شدن از فرق سر تا نوک پا بود.و البته آقای موسوی، دولت نهم هم به دنبال جلب حمایت شما نبوده است، اگر بود که ...


پلان هشتم: به من بگو چرا؟
شاید
بگویید که اندیشه امام و انقلاب را در حقیقت وجودی خود دریافته اید و
ارتباطی بین آن و سیاست های دولت نهم نمی بینید.پس لطفا به این چراها پاسخ
دهید تا دلایل شما روشن شده و آتش پرسش ما خاموش!

مگر
نه اینکه شما مشاور دولت های سازندگی و اصلاحات بوده اید،پس چگونه بود
زمانی که سردمداران این دولتها و احزاب مورد تفقد آنها سخن از به موزه و
تاریخ فرستادن اندیشه امام (ره) به میان آوردند، شما سکوت کردید و دم
برنیاوردید؟ بگویید آن زمان که عقاید مذهبی مردم ایران به تمسخر گرفته می
شد و فرهنگ شهادت و عاشورا،به فرهنگ خشونت مبدل گشت،واکنش شما نه به عنوان
یک مشاور بلکه به عنوان یک ایرانی مسلمان و فرزند فاطمه زهرا چه بود؟

چرا
آن زمان که سازمان مجاهدین، دین را افیون ملت ها و حکومت ها دانست و از
طرف جامعه مدرسین حوزه علمیه قم غیر قانونی شمرده شد به فکر آرا و اندیشه
های اسلام و انقلاب نبوده و به دیدار و یاری روحانیون نشتابیدید؟مگر
امام(ره) نبودند که در زمان نخست وزیری جنابعالی،گروهک نهضت آزادی را غیر
قانونی شمرده و حتی این مطلب را به وزیر کشورتان اعلام کردند و اینگونه
تذکر دادند که خطر آن ها برای اسلام از منافقین بیشتر است؟حال
چه شده که از یک طرف ستادها و اتاق فکر انتخابات خود را به گروه هایی چون
سازمان مجاهدین سپرده و از طرف دیگر با گروهک نهضت آزادی مذاکره کرده و می
گویید با آنها تنها اختلاف سلیقه دارید؟ آیا خطری برای اسلام بودن=اختلاف
سلیقه؟!


پیام های بازرگانی:
-سلام آقا بهزاد.
-سلام آقا سعید.
-شنیدی میخ کمیاب شده؟
- بله! حالا نمی دونم تابوت رو چه طوری تعمیر کنم!آخه دوباره آرشیو و سیاهه اعمالمون رو شده.
**
نگران نباشید! تعمیر تابوت خود را به ما بسپارید،با تضمین 100%.فقط کافی
است روز 22 خرداد ماه سال جاری به کلیه شعب اخذ رای در سراسر کشور مراجعه
نموده و شاهد و ناظر انتخابات پر شور مردم باشید.**


پلان نهم: لطفا در زمین خود بازی کنید!
و
اما در پایان یک سفارش به تمام برنامه ریزان اصلاحات دارم: فکر می کنم با
توجه به شواهد و قرائن ماهیت تفکر شما برای مردم مشخص شده باشد( با توجه
به حضور اعضاء سازمان مجاهدین در ستاد ها و همنشینی با گروهک غیر قانونی
نهضت آزادی و اعلام حمایت هایی نظیر حمایت حزب کارگزاران و سروش) پس لطفا
در زمین خود بازی کنید و ما را بیش از این مجبور به ارئه اسناد نفرمایید
که حافظه ما پاک نشدنی است.



نوشته شده در سه شنبه 88 اردیبهشت 22ساعت ساعت 8:23 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: انتخابات میرحسین

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin